بینش مدیریتی : هوش مصنوعی در بازاریابی: کاربردها، بینش‌ها و تحلیل‌ها

در طرح بینش مدیریتی این محتوا به مرور تکمیل می گردد.   این کتاب نشان می‌دهد که چگونه هوش مصنوعی در حال تغییر ماهیت بازاریابی است؛ از شخصی‌سازی تجربه مشتری و پیش‌بینی رفتار خرید گرفته تا اتوماسیون فرآیندهای بازاریابی و تصمیم‌گیری داده‌محور. فصول مختلف کتاب به بررسی مواردی همچون الگوریتم‌های یادگیری ماشین در تحلیل رفتار مصرف‌کننده، استفاده از چت‌بات‌ها و دستیاران مجازی در خدمات مشتری، و به‌کارگیری تحلیل‌های پیش‌بین در استراتژی بازاریابی اختصاص دارند. کتاب همچنین نگاهی انتقادی به چالش‌های اخلاقی و حریم خصوصی داده‌ها دارد و تأکید می‌کند که استفاده از AI در بازاریابی باید همسو با ارزش‌های انسانی و اعتماد مشتریان باشد.

هوش مصنوعی در بازاریابی

پیام یا خواسته های خود را در این قسمت بنویسید. اگر  دقیقا نمی دانید که چه چیزی می خواهید و نیاز به مشاوره دارید، کارشناسان ما با شما تماس خواهند گرفت.

مقدمه

کتاب هوش مصنوعی در بازاریابی: کاربردها، بینش‌ها و تحلیل‌ها یکی از تازه‌ترین منابع منتشرشده در سال 2023 توسط انتشارات IGI Global است. این اثر مجموعه‌ای از تحقیقات و مطالعات کاربردی در زمینه استفاده از فناوری‌های هوش مصنوعی در بازاریابی مدرن را گردآوری کرده و توسط پژوهشگران برجسته‌ای همچون Hannah D. Walters و Rachel M. Hammond ویرایش شده است.
 

 

فصل ۱ به دنیای قشنگ نو خوش آمدید

بارت کیلور
اهداف یادگیری
خوانندگان قادر خواهند بود:
۱. توصیف کنند که چگونه انقلاب‌های فناوری تاریخی، مانند چاپ گوتنبرگ و انقلاب‌های صنعتی، با پیشرفت‌های امروزی در هوش مصنوعی، به‌ویژه از نظر تحول اجتماعی و تأثیر بازاریابی، شباهت دارند.
۲. ماهیت دوگانه هوش مصنوعی در بازاریابی را توضیح دهند و هم فرصت‌های فرا-شخصی‌سازی و بهینه‌سازی کمپین‌ها و هم چالش‌های اخلاقی و اجتماعی، مانند حریم خصوصی داده‌ها و سوگیری را برجسته کنند.
۳. نمونه‌های واقعی از کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی را تحلیل کنند (مانند مطالعات موردی گروه پوبلیسیز و MidJourney روری فلین) تا درک کنند که کسب‌وکارها چگونه از هوش مصنوعی برای استراتژی‌های بازاریابی مبتنی بر داده و فرا-شخصی‌شده استفاده می‌کنند.
۴. پیامدهای اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی، از جمله مسائل مربوط به حریم خصوصی داده‌ها، سوگیری الگوریتمی، و نیاز به شیوه‌های شفاف و پاسخگو را مورد بحث قرار دهند.
۵. نقش چابکی و یادگیری مستمر برای متخصصان بازاریابی در یک صنعت مبتنی بر هوش مصنوعی را ارزیابی کرده و استراتژی‌هایی برای انطباق با چشم‌انداز به سرعت در حال تحول هوش مصنوعی، ضمن حفظ استانداردهای اخلاقی، شناسایی کنند.

در رمان «دنیای قشنگ نو» اثر آلدوس هاکسلی در سال ۱۹۳۲، تصویری از یک جامعه پیشرفته از نظر فناوری ترسیم شد که در آن نوآوری و پیشرفت علمی نقش مهمی در ایجاد دنیایی بسیار متفاوت از گذشته ایفا می‌کرد. برای این کتاب درسی، هوش مصنوعی در بازاریابی: کاربردها، بینش‌ها و تحلیل‌ها، کلیدی است که به اثر نمادین آلدوس هاکسلی اذعان کنیم که نشان می‌دهد چگونه فناوری هوش مصنوعی می‌تواند دنیای کنونی را تغییر دهد.
در دنیای ویران‌شهری هاکسلی، فناوری هم یک نعمت بود و هم یک بلا. این فناوری ضمن ارائه راحتی، چالش‌های اخلاقی و اجتماعی قابل توجهی را نیز به همراه داشت. دیدگاه او جامعه‌ای را به تصویر می‌کشید که در آن پیشرفت‌های فناورانه می‌توانست رفتار انسان و هنجارهای اجتماعی را دستکاری کند و سوالات عمیقی را در مورد حریم خصوصی، کنترل و جوهر انسانیت مطرح می‌کرد.
به طور مشابه، هوش مصنوعی امروزی در بازاریابی، دوگانگی‌های قابل مقایسه‌ای را ارائه می‌دهد. هوش مصنوعی فرصت‌های گسترده‌ای برای فرا-شخصی‌سازی، کارایی و بینش‌های پیش‌بینی‌کننده فراهم می‌کند. به عنوان مثال، الگوریتم‌های پیشرفته هوش مصنوعی می‌توانند مجموعه داده‌های وسیعی را برای تشخیص الگوها و پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده با دقت قابل توجهی تحلیل کنند. این به بازاریابان امکان می‌دهد محتوای بسیار شخصی‌سازی‌شده‌ای را برای افزایش تعامل مشتری و نرخ تبدیل ارائه دهند. مطالعه‌ای توسط مک‌کینزی و کمپانی نشان داد که شخصی‌سازی می‌تواند پنج تا هشت برابر بازگشت سرمایه (ROI) در هزینه‌های بازاریابی را به همراه داشته باشد و فروش را ۱۰٪ یا بیشتر افزایش دهد (مک‌کینزی، ۲۰۲۳).
با این حال، روی دیگر این نعمت فناورانه، چالش‌های اخلاقی و اجتماعی است که به همراه دارد. نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی در خط مقدم قرار دارند، زیرا سیستم‌های هوش مصنوعی اغلب به جمع‌آوری داده‌های گسترده نیاز دارند. این موضوع سوالاتی را در مورد امنیت داده‌ها و رضایت کاربر ایجاد می‌کند. به عنوان مثال، رسوایی کمبریج آنالیتیکا نشان داد که چگونه داده‌های جمع‌آوری‌شده بدون رضایت صریح می‌تواند برای تأثیرگذاری بر رفتار رأی‌دهندگان استفاده شود، که منجر به خشم عمومی گسترده و مقررات سخت‌گیرانه‌تری مانند مقررات عمومی حفاظت از داده‌ها (GDPR) در اروپا و قانون حفظ حریم خصوصی مصرف‌کننده کالیفرنیا (CCPA) در ایالات متحده شد (کادوالادر و گراهام، ۲۰۱۸).
متأسفانه، پتانسیل سوءاستفاده از فناوری هوش مصنوعی به مسائل سوگیری و انصاف نیز گسترش می‌یابد. الگوریتم‌های هوش مصنوعی اگر بر روی مجموعه داده‌های مغرضانه آموزش ببینند، می‌توانند ناخواسته سوگیری‌های موجود را تداوم بخشند. این می‌تواند—و خواهد توانست—منجر به شیوه‌های تبعیض‌آمیز در تبلیغات هدفمند شود، جایی که گروه‌های خاصی ممکن است بر اساس ویژگی‌های جمعیتی خود به طور ناعادلانه حذف یا هدف قرار گیرند. به عنوان مثال، آمازون یک ابزار استخدام با هوش مصنوعی توسعه داد که علیه زنان سوگیری نشان می‌داد، زیرا بر اساس رزومه‌های ارسالی طی یک دوره ده ساله آموزش دیده بود که عمدتاً از نامزدهای مرد بودند (داستین، ۲۰۱۸). خبر خوب این است که سوگیری در هوش مصنوعی فقط بر اساس سوگیری موجود در داده‌هایی که با آن آموزش دیده‌اند، وجود دارد، که این مسئله را قابل پیشگیری می‌کند.
متخصصان بازاریابی باید به دقت به استانداردهای اخلاقی پایبند باشند. این امر مستلزم آن است که متخصصان بازاریابی با الزامات قانونی مطابقت داشته باشند و بهترین شیوه‌ها را برای شفافیت و پاسخگویی اتخاذ کنند. بسیار شبیه به دنیای ویران‌شهری هاکسلی، چشم‌انداز بازاریابی پر از تحول و پیچیدگی است. این امر بازاریابان را ملزم می‌کند که نوآور و حافظ استانداردهای اخلاقی باشند تا اطمینان حاصل کنند که ابزارهای قدرتمندی که در اختیار دارند برای بهبود تجربه انسانی استفاده می‌شوند نه کاهش آن. انجام این کار آسان نیست، اما می‌توان بر آن مسلط شد.
این واقعاً یک دنیای قشنگ نو است.
زمینه تاریخی
برای درک کامل هوش مصنوعی در بازاریابی، نگاهی دقیق‌تر به زمینه تاریخی که پایه‌های پیشرفت‌های فناورانه امروزی را بنا نهاد، بیندازید. دو دوره محوری در تاریخ، انقلاب چاپ گوتنبرگ و انقلاب صنعتی چهارم، توضیح می‌دهند که چگونه نوآوری‌های فناورانه می‌توانند جامعه را متحول کنند.
چاپ گوتنبرگ
اختراع یوهانس گوتنبرگ در سال ۱۴۴۰، یعنی چاپ گوتنبرگ، یک ماشین چاپ متحرک بود. این اختراع به یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های فناورانه در تاریخ تبدیل شد و ارتباطات جمعی و انتشار دانش را در اواسط قرن پانزدهم متحول کرد، که سرآغاز عصر اطلاعات بود. قبل از این اختراع، تکثیر کتاب‌ها با دست دشوار و در نتیجه، گران بود. اما چاپ گوتنبرگ تولید انبوه کتاب‌ها را ممکن ساخت، هزینه آن‌ها را به شدت کاهش داد و آثار مکتوب را برای مخاطبان گسترده‌تری در دسترس قرار داد (کوآسیرکا، ۲۰۲۴).
تأثیر چاپ گوتنبرگ بر جامعه عمیق بود. دموکراتیزه شدن دانش نقشی محوری در رنسانس، دوره‌ای از علاقه مجدد به هنر، علم و ادبیات، ایفا کرد. این امر با تسهیل انتشار ایده‌ها و دانش جدید، انحصار اطلاعات نخبگان را شکست. چاپ به ۹۵ تز مارتین لوتر، یعنی اصلاحات پروتستانی، اجازه داد تا به طور گسترده منتشر شود و اقتدار کلیسای کاتولیک را به چالش بکشد و اصلاحات مذهبی را برانگیزد (مارک، ۲۰۲۲). به طور مشابه، این امر با در دسترس قرار دادن گسترده‌تر آثار علمی، زمینه‌ساز انقلاب علمی شد و فرهنگ تحقیق و کشف را پرورش داد (غفار، بدون تاریخ).
اما با تغییرات قابل توجه، جنجال‌های بزرگی نیز به همراه می‌آید. بسیاری از جنجال‌های پیرامون روزهای اولیه مواد چاپی را می‌توان در بحث‌های امروزی درباره اخلاق هوش مصنوعی یافت. در قرن شانزدهم، تکثیر کتاب‌های چاپی نگرانی‌هایی را در مورد انتشار اطلاعات نادرست و تأثیر بی‌ثبات‌کننده آن بر هنجارهای اجتماعی ایجاد کرد. مقامات از از دست دادن کنترل بر انتشار دانش می‌ترسیدند، که منجر به سانسور و تنظیم آثار چاپی شد. به طور مشابه، فناوری‌های هوش مصنوعی امروزی، به‌ویژه آن‌هایی که شامل حریم خصوصی داده‌ها و سوگیری الگوریتمی هستند، تحت نظارت دقیق قرار دارند. نگرانی‌ها در مورد پتانسیل هوش مصنوعی برای تداوم سوگیری‌های موجود و تجاوز به حریم خصوصی، منجر به درخواست‌هایی برای چارچوب‌های نظارتی جهت تضمین استفاده اخلاقی شده است.
گای کاوازاکی، که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین بازاریابان و مبشر سابق اپل شناخته می‌شود، بر اهمیت ملاحظات اخلاقی در پذیرش فناوری تأکید می‌کند. او در پادکست The Higher Ed Marketer شباهت‌های بین قدرت نوآوری‌های تاریخی و انقلاب کنونی هوش مصنوعی را مورد بحث قرار داد و بر لزوم نوآوری مسئولانه برای جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته تأکید کرد. او همچنین جنجال‌های پیرامون چاپ گوتنبرگ را به ترس رایج امروزی از هوش مصنوعی مولد مرتبط دانست (کیلور و سینگر، ۲۰۲۳).
وقتی فناوری مختل می‌شود، یک مبارزه واقعی است، اما ضروری است.
زمینه‌سازی برای رنسانس و سه انقلاب صنعتی اول
چاپ گوتنبرگ زمینه را برای دوره‌های تاریخی بعدی پیشرفت سریع فراهم کرد. رنسانس، که از قرن چهاردهم تا هفدهم ادامه داشت، شاهد انفجاری از دستاوردهای هنری، فرهنگی و علمی بود. چاپ امکان توزیع ایده‌های رنسانس را فراتر از ایتالیا، جایی که این جنبش آغاز شد، فراهم کرد و بر تمام اروپا تأثیر گذاشت. انقلاب‌های صنعتی اول که به دنبال آن آمدند، دوره‌هایی از تحولات فناورانه و اقتصادی قابل توجهی بودند که با توسعه ماشین‌آلات و تکنیک‌های تولید انبوه مشخص می‌شدند که تغییرات اجتماعی را بیشتر تسریع کردند (روس، ۲۰۱۹).
تاریخچه انقلاب‌های صنعتی مختلف به شرح زیر است. انقلاب صنعتی اول معمولاً به عنوان شروع در اواخر قرن هجدهم شناخته می‌شود، زمانی که از آب، بخار و تجهیزات تولید مکانیکی برای بهبود صنعت استفاده شد. انقلاب صنعتی دوم در اواخر قرن نوزدهم با معرفی برق برای تولید انبوه رخ داد. انقلاب صنعتی سوم به عنوان معرفی الکترونیک و فناوری کامپیوتر در اواسط قرن بیستم شناخته می‌شود که به انقلاب صنعتی چهارم منجر شد (هیستوری، ۲۰۰۹).
انقلاب صنعتی چهارم
ادغام جهان‌های فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی اساساً جامعه را متحول می‌کند. این ادغام است که انقلاب صنعتی چهارم محسوب می‌شود.
هوش مصنوعی در قلب این انقلاب قرار دارد و پیشرفت‌ها را در بخش‌های مختلف، از جمله (حدس زدید) بازاریابی، به پیش می‌برد. کلاوس شواب، بنیانگذار و رئیس اجرایی مجمع جهانی اقتصاد، این دوره را از نظر مقیاس، دامنه و پیچیدگی متفاوت از هر دوره قبلی توصیف می‌کند. ادغام فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی قابلیت‌های موجود را افزایش می‌دهد و راه‌های جدیدی برای عملکرد و تعامل با جهان ایجاد می‌کند. بسیاری ظهور هوش مصنوعی را به عنوان آغاز انقلاب صنعتی چهارم می‌شناسند (مجمع جهانی اقتصاد، ۲۰۱۶).
اگرچه ممکن است به نظر برسد که هوش مصنوعی جدید است، اما هوش مصنوعی دهه‌هاست که از طریق ابزارهای مختلف وجود داشته است. یکی از قابل شناسایی‌ترین آن‌ها پیشنهادات آمازون و نتفلیکس است. در واقع، جان مک‌کارتی برای اولین بار در سال ۱۹۵۶ در کارگاه دارتموث که به بررسی «هوش» ماشین به عنوان یک رشته تحصیلی می‌پرداخت، از اصطلاح «هوش مصنوعی» استفاده کرد. این بدان معناست که هوش مصنوعی، در واقع، جدید نیست، اما اخیراً—و به طور چشمگیری—پیشرفت کرده است (تیلور، بدون تاریخ).
هر انقلاب صنعتی منجر به تغییرات اجتماعی قابل توجهی شده است که اغلب با مقاومت و ترس از ناشناخته‌ها روبرو بوده است. انقلاب صنعتی چهارم نیز تفاوتی نخواهد داشت.
انقلاب صنعتی اول با مخالفت کسانی که از از دست دادن شغل به دلیل مکانیزاسیون می‌ترسیدند، روبرو شد. افرادی که می‌ترسیدند این تغییرات زندگی آن‌ها را دشوارتر کند و وضع موجود را تهدید کند، از انقلاب صنعتی دوم انتقاد کردند. انقلاب صنعتی سوم بر اساس این ترس که اتوماسیون جدید کامپیوتری نیاز به کمک انسان را از بین ببرد، مورد مخالفت قرار گرفت. به طور مشابه، معرفی هوش مصنوعی در انقلاب صنعتی چهارم نگرانی‌هایی را در مورد جابجایی شغلی و پیامدهای اخلاقی سیستم‌های خودکار برانگیخته است. با این حال، تاریخ نشان می‌دهد که در حالی که ممکن است برخی مشاغل از بین بروند، فرصت‌های جدیدی اغلب ظهور می‌کنند. کسانی که با فناوری‌های جدید سازگار می‌شوند و آن‌ها را می‌پذیرند، معمولاً خود را در خط مقدم نوآوری می‌یابند.
ماهیت تکراری پیشرفت فناورانه به این معنی است که هر انقلاب جدید بر پایه‌هایی که توسط انقلاب‌های قبلی گذاشته شده، بنا می‌شود. پیشرفت‌های انقلاب صنعتی چهارم به دلیل زیرساخت‌های فناورانه و تغییرات اجتماعی ناشی از انقلاب‌های قبلی امکان‌پذیر است. هوش مصنوعی، به عنوان محصولی از این فرآیند تکراری، از درس‌ها و نوآوری‌های گذشته بهره‌مند می‌شود و در عین حال راه را برای تحولات آینده هموار می‌کند.
چگونه هوش مصنوعی امروز بر بازاریابی تأثیر می‌گذارد
این را تصور کنید: یک برند پیشرو جهانی محصول جدیدی را روانه بازار می‌کند. در عرض چند ثانیه، الگوریتم‌های هوش مصنوعی داده‌های زمان واقعی را از رسانه‌های اجتماعی، انجمن‌های آنلاین و رفتار مصرف‌کننده تجزیه و تحلیل می‌کنند تا پیام‌های بازاریابی شخصی‌سازی‌شده‌ای را تنظیم کنند. این پیام‌ها، که برای هر ترجیحات و الگوهای رفتاری فرد بهینه شده‌اند، تقریباً بلافاصله به میلیون‌ها نفر در پلتفرم‌های متعدد می‌رسند. فروش به شدت افزایش می‌یابد و کمپین به سطوح تعامل بی‌سابقه‌ای دست می‌یابد.
در حالی که این به نظر صحنه‌ای از فیلم گزارش اقلیت استیون اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۲ می‌آید، اما نگاهی واقعی به قدرت امروزی هوش مصنوعی در بازاریابی است.
محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی و بینش در مورد احساسات و رفتار مصرف‌کننده می‌تواند موفقیت کمپین‌های بازاریابی امروزی را به طور قابل توجهی افزایش دهد. اکنون، با کمک هوش مصنوعی، تیم‌های بازاریابی می‌توانند حجم عظیمی از داده‌ها را از رسانه‌های اجتماعی تجزیه و تحلیل کنند تا پاسخ عمومی را پیش‌بینی کرده و در آن حرکت کنند و استراتژی بازاریابی خود را در زمان واقعی برای به حداکثر رساندن تأثیر بهینه کنند. سناریوی فوق‌الذکر چه کاری می‌تواند برای کسانی که نیاز به فروش یک محصول یا خدمات دارند، انجام دهد؟ با این فناوری، کسانی که می‌فروشند می‌توانند چابک‌تر شوند و کمپین‌های بازاریابی بسیار پیچیده‌ای را با تلاش کمتر ایجاد کنند.
نقش رقابتی هوش مصنوعی
در مدت کوتاهی، هوش مصنوعی مولد به یک سنگ بنای بازاریابی معاصر تبدیل شده است. این بر همه چیز از تعاملات شخصی‌سازی‌شده مصرف‌کننده تا فرآیندهای تصمیم‌گیری استراتژیک تأثیر می‌گذارد.
از زمان نگارش این فصل در بهار ۲۰۲۴، ادغام هوش مصنوعی اکنون برای اکثر کسب‌وکارها برای حفظ مزیت رقابتی خود ضروری است. فناوری‌های هوش مصنوعی—مانند مدل‌های زبان بزرگ (LLM)، یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی و تجزیه و تحلیل داده‌ها—بازاریابان را قادر می‌سازد تا کمپین‌ها را توسعه دهند، رفتار مصرف‌کننده را با دقت بی‌سابقه‌ای درک و پیش‌بینی کنند و در زمان رکورد اجرا کنند.
کسب‌وکارها به طور فزاینده‌ای مشتاق پذیرش ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT هستند. یک نظرسنجی نشان داد که ۵۷٪ از کارگران آمریکایی ChatGPT را امتحان کرده‌اند و ۱۶٪ به طور منظم از آن در محل کار استفاده می‌کنند (بروکس، ۲۰۲۳). جالب اینجاست که کارمندان مدیریت ارشد به دلیل ارزش آن در فرآیندهای پیچیده تصمیم‌گیری، سه برابر بیشتر از غیرمدیران از ChatGPT استفاده می‌کنند. این نشان‌دهنده اتکای روزافزون به هوش مصنوعی برای ساده‌سازی عملیات و افزایش بهره‌وری در محیط کار است. این نظرسنجی همچنین نشان می‌دهد که ۲۳٪ از کارگران از ChatGPT برای کارهای ارتباطی کتبی مانند تهیه پیش‌نویس ایمیل‌ها و گزارش‌ها، ۱۸٪ برای کمک به ایده‌پردازی و طوفان فکری خلاقانه، و ۱۳٪ برای ایجاد محتوا، از جمله پست‌های رسانه‌های اجتماعی و محتوای تبلیغاتی استفاده می‌کنند. صحبت از پذیرش گسترده—ChatGPT یکی از سریع‌ترین فناوری‌های پذیرفته‌شده از زمان نتفلیکس است.
این پذیرش گسترده، نشانگر حیاتی ضرورت هوش مصنوعی است. بدون پذیرش آن، شرکت‌ها عقب خواهند ماند. شرکت‌هایی که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند می‌توانند به سرعت حجم عظیمی از داده‌ها را پردازش و تجزیه و تحلیل کنند و بینش‌هایی را ارائه دهند که تصمیم‌گیری استراتژیک و کارایی عملیاتی را به پیش می‌برد. علاوه بر این، هوش مصنوعی با پیش‌بینی روندهای بازار و ترجیحات مصرف‌کننده، توسعه محصول را افزایش می‌دهد و شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا سریع‌تر نوآوری کنند و از رقبای خود جلوتر بمانند. در خدمات مشتری، چت‌بات‌ها و دستیاران مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی پشتیبانی ۲۴/۷ را ارائه می‌دهند، رضایت و وفاداری مشتری را بهبود می‌بخشند و در عین حال هزینه‌های عملیاتی را کاهش می‌دهند. با ادغام هوش مصنوعی در عملیات خود، شرکت‌ها مزیت رقابتی به دست می‌آورند و خود را به عنوان رهبران آینده‌نگر در زمینه‌های مربوطه خود تثبیت می‌کنند.
امروزه، فناوری هوش مصنوعی برای رقابتی بودن در اکثر زمینه‌ها ضروری است. کسانی که در پذیرش هوش مصنوعی کند بوده‌اند، در حال حاضر برای همگام شدن با رقبای خود که آن را پذیرفته‌اند، با مشکل مواجه هستند. این تأثیر رقابتی با گذشت زمان تنها افزایش خواهد یافت.
مدیریت تغییر و چابکی در عصر هوش مصنوعی
ماهیت پویای هوش مصنوعی به این معنی است که مهارت‌ها و دانشی که امروز مرتبط هستند، ممکن است فردا منسوخ شوند. با ادامه ادغام هوش مصنوعی در عملکردهای مختلف بازاریابی، توانایی انطباق و کسب شایستگی‌های جدید به ابزاری حیاتی در زرادخانه بازاریاب مربوطه تبدیل خواهد شد. بازاریابان باید به طور مداوم یادگیری مستمر را برای پیشی گرفتن از پیشرفت‌های فناورانه و مرتبط ماندن در زمینه خود بپذیرند.
یک مطالعه اخیر نشان داد که ۱ از هر ۴ شرکت قبلاً کارگران را با ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT جایگزین کرده‌اند (رزومه ساز، ۲۰۲۳). ترسناک است، درست است؟ این ترسی است که بسیاری مدتی است نگران آن بوده‌اند. با این حال، این تغییر لزوماً به معنای حذف مشاغل نیست. در عوض، عاقلانه‌تر است که این موضوع را در یک نور مثبت ببینیم. وقتی ابزارهای هوش مصنوعی جایگزین مشاغل می‌شوند، این یک تغییر در نقش‌های شغلی را برجسته می‌کند. کسانی که می‌توانند به طور مؤثر از هوش مصنوعی استفاده کنند، مزیت مشخصی خواهند داشت و از آن برای تبدیل شدن به یک دارایی غیرقابل انکار استفاده خواهند کرد زیرا هوش مصنوعی ابزاری است که می‌تواند قابلیت‌های انسانی را افزایش دهد. در نتیجه، کسانی را که در کار خود خوب هستند، حتی بهتر خواهد کرد. بازاریابانی که از آن به صورت استراتژیک استفاده می‌کنند، فرصت‌های جدیدی را به جای مواجهه با جابجایی پیدا خواهند کرد.
با شتاب گرفتن تغییرات فناورانه، بسیاری از رهبران باتجربه ممکن است تصمیم به خروج از نیروی کار بگیرند و نیاز مداوم به انطباق را طاقت‌فرسا بیابند. این یک خلاء (و یک فرصت) برای رهبران نوظهور راحت با مدیریت تغییر و تفکر چابک ایجاد خواهد کرد. این رهبران کسانی خواهند بود که سازمان‌های خود را از طریق پیچیدگی‌های تحول بازاریابی آینده هدایت خواهند کرد. به دلیل اعتقادشان به اصول مدیریت تغییر، آن‌ها به احتمال زیاد فرهنگ نوآوری و بهبود مستمر را نسبت به رهبران قبلی پرورش خواهند داد.
بنابراین، چابکی حیاتی است.
توانایی چرخش سریع در پاسخ به اطلاعات جدید، روندهای بازار و تحولات فناورانه، استراتژی‌های بازاریابی موفق (و بازاریابان موفق) را تعریف خواهد کرد. رهبران چابکی که تیم‌های بازاریابی ماهر از نظر فناوری را هدایت می‌کنند، اکنون می‌توانند به سرعت تکرار کنند، رویکردهای خود را برای دستیابی به نتایج بهینه با فناوری‌های جدید آزمایش و اصلاح کنند. این آن‌ها را قادر می‌سازد تا سریع‌تر از رقبای خود از فرصت‌های نوظهور سرمایه‌گذاری کنند.
آینده بازاریابی در پذیرش تغییر و پرورش چابکی نهفته است. بازاریابانی که مهارت‌های یادگیری، فراموش کردن و یادگیری مجدد را توسعه می‌دهند، در دنیای مبتنی بر هوش مصنوعی شکوفا خواهند شد (تافلر، ۱۹۷۰).
نقش بازاریابان در رهبری تغییر چیست؟
هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که هوش مصنوعی مولد در حال تجربه رشد تصاعدی است. در واقع، طبق یک مقاله اخیر توسط گلدمن ساکس، تحقیقات آن‌ها «تخمین می‌زند که سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی می‌تواند تا سال ۲۰۲۵ به ۱۰۰ میلیارد دلار در ایالات متحده و ۲۰۰ میلیارد دلار در سطح جهان نزدیک شود» (۲۰۲۳، پاراگراف ۷). این رشد به ویژه در بخش‌های بازاریابی و تبلیغات مشهود است، که در حال حاضر در پذیرش و استفاده از فناوری‌های هوش مصنوعی پیشرو هستند.
با ادامه تحول این زمینه‌ها توسط هوش مصنوعی مولد، بازاریابان در موقعیت منحصر به فردی برای بهره‌برداری از پتانسیل آن قرار دارند. در حال حاضر، بازاریابان در خط مقدم ادغام این فناوری‌ها در شیوه‌های روزمره هستند. یک مطالعه اخیر نشان داد که بازاریابی یکی از بخش‌های برتر استفاده‌کننده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT است، با نرخ پذیرش ۳۷٪، در مقایسه با نرخ‌های بسیار پایین‌تر در صنایع دیگر، مانند مراقبت‌های بهداشتی، که در ۱۵٪ قرار دارد (شر، ۲۰۲۴). بازاریابان نشان داده‌اند که با بهره‌گیری از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها، کمک به خلاقیت، تولید محتوا و پیش‌بینی روندها، کسب‌وکارها می‌توانند به سطوح بالاتری از شخصی‌سازی و تعامل دست یابند و در نهایت نتایج بهتری را به همراه داشته باشند (خبرنامه پرو، ۲۰۲۴).
این پذیرش به سایر صنایع کمک خواهد کرد تا مزایای هوش مصنوعی را ببینند. بخش‌هایی مانند فناوری، مشاوره و تولید به تدریج در حال ادغام هوش مصنوعی هستند، اما آن‌ها در فناوری‌ها و استراتژی‌های فعلی خود ثابت‌تر از بازاریابی هستند. پذیرش سریع این فناوری‌ها توسط بازاریابی، یک طرح کلی برای پیاده‌سازی موفق ارائه می‌دهد. تخصص آن‌ها در استفاده از هوش مصنوعی برای افزایش تجربیات مشتری و رشد کسب‌وکار، زمینه را برای آینده‌ای فراهم می‌کند که در آن هوش مصنوعی جزء جدایی‌ناپذیر تمام جنبه‌های کسب‌وکار است.
بازاریابان می‌توانند و باید پیشگام هوش مصنوعی باشند. توانایی هوش مصنوعی در تولید نتایج قابل اندازه‌گیری چیزی است که پذیرش گسترده آن را در بازاریابی به پیش می‌برد، و می‌تواند همین کار را برای تمام بخش‌های کسب‌وکار انجام دهد. ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT به ویژه برای توانایی خود در تولید محتوا، انجام تحقیقات بازار و ارائه بینش در مورد رفتار مصرف‌کننده محبوب هستند. اما مهمتر از آن این است که این ابزارها به انسان‌ها زمان بیشتری برای استراتژیک و خلاق بودن می‌دهند. تصور کنید چقدر زمان بیشتری برای کار روی چیزهایی که برای شما مهم هستند، داشتید اگر هوش مصنوعی به شما در سرعت بخشیدن به فرآیندهایتان کمک می‌کرد. آن زمان به دست آمده ارزش درد پذیرش را دارد.
بهره‌گیری از فناوری‌های هوش مصنوعی برای پیشبرد نوآوری و تعامل با مشتری
فناوری‌های امروزی—مانند مدل‌های زبان بزرگ، یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی و تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده—بازاریابی را از یک رشته عمدتاً خلاقانه و مبتنی بر غریزه به یک رشته داده-محور و مبتنی بر فناوری تبدیل کرده‌اند. افزودن هوش مصنوعی مولد به این تغییر به بازاریابان اجازه می‌دهد تا از حجم عظیمی از داده‌ها استفاده کنند و از آن برای ایجاد استراتژی‌های بازاریابی بسیار شخصی‌سازی‌شده و مؤثر استفاده کنند. به عنوان مثال، هوش مصنوعی می‌تواند داده‌های مشتری را برای شناسایی الگوها و ترجیحات تجزیه و تحلیل کند، و بازاریابان را قادر می‌سازد تا مخاطبان را با دقت بیشتری تقسیم‌بندی کرده و محتوا را متناسب با نیازهای فردی تنظیم کنند.
این سطح از شخصی‌سازی قبلاً (در مقیاس) با روش‌های بازاریابی سنتی غیرقابل دستیابی بود. اکثر تیم‌های بازاریابی نمی‌توانستند اطلاع‌رسانی خود را شخصی‌سازی کنند. اما اکنون، شخصی‌سازی می‌تواند در عرض چند ثانیه اتفاق بیفتد. به علاوه، چت‌بات‌ها و دستیاران مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی خدمات مشتری فوری و شخصی‌سازی‌شده‌ای را ارائه می‌دهند، که پیشنهاد دیگری است که مدیریت آن در مقیاس برای هر تیم بازاریابی دشوار است.
بگذارید به یاد داشته باشیم که قابلیت‌های پیش‌بینی‌کننده هوش مصنوعی یک تغییردهنده بازی دیگر است. بازاریابان به طور سنتی نتایج را با تهیه صفحات گسترده و تلاش برای درک آمار درون آن‌ها اندازه‌گیری می‌کردند. اما اکنون، هوش مصنوعی می‌تواند داده‌های تاریخی و روندهای فعلی را در عرض چند ثانیه تجزیه و تحلیل کند. همچنین می‌تواند رفتار مصرف‌کننده آینده را پیش‌بینی کند، و به بازاریابان اجازه می‌دهد تا نیازها را پیش‌بینی کرده و به طور پیشگیرانه به آن‌ها رسیدگی کنند. این وظایف زمانی بخش سنگینی از زمان بازاریاب را تشکیل می‌دادند و، در حقیقت، اغلب تجربه مشتری قانع‌کننده‌ای را ارائه نمی‌دادند. اکنون، با کمک فناوری برای این وظایف، بازاریابان می‌توانند نوآوری و تعامل با مشتری را مانند هرگز به پیش ببرند.
نمونه‌هایی از کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی
آژانس‌های تبلیغاتی به طور فزاینده‌ای هوش مصنوعی را در فرآیندهای خلاقانه خود ادغام می‌کنند. آن‌ها از فناوری‌هایی، از جمله هوش مصنوعی مولد، برای توسعه مفاهیم نوآورانه، بهینه‌سازی جایگاه‌های تبلیغاتی و پیش‌بینی عملکرد کمپین استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، آن‌ها ممکن است از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل مجموعه داده‌های بزرگ و شناسایی مؤثرترین پیام‌های تبلیغاتی استفاده کنند، که به نوبه خود به این آژانس‌ها کمک می‌کند تا کمپین‌های قانع‌کننده‌تر و تأثیرگذارتری ایجاد کنند. در نتیجه، تلاش‌های تبلیغاتی آن‌ها مبتنی بر داده و نتیجه‌گرا است.
سرمایه‌گذاری سرسام‌آور ۳۲۶ میلیون دلاری گروه پوبلیسیز در هوش مصنوعی به وضوح این استفاده را نشان می‌دهد. با بهره‌گیری از قدرت هوش مصنوعی، گروه پوبلیسیز قصد دارد سطوح بی‌سابقه‌ای از بینش مشتری را باز کند. آن‌ها از هوش مصنوعی برای ایجاد کمپین‌های بازاریابی بسیار شخصی‌سازی‌شده و تأثیرگذار و برای کشف ترجیحات، روندها و الگوهای رفتاری پیچیده مصرف‌کننده که تشخیص آن‌ها از طریق روش‌های سنتی تقریباً غیرممکن بود، استفاده می‌کنند (بونیلا، ۲۰۲۴).
آن‌ها یکی از شرکت‌های ارتباطی برجسته جهان هستند و این سرمایه‌گذاری روشن می‌کند که آن‌ها تشخیص داده‌اند که هوش مصنوعی دیگر یک مفهوم آینده‌نگرانه نیست. آن‌ها آن را به عنوان یک ابزار ضروری برای پیشبرد نوآوری و حفظ مزیت رقابتی پذیرفته‌اند. سرمایه‌گذاری ۳۲۶ میلیون دلاری آن‌ها در هوش مصنوعی همچنین بر بهینه‌سازی هزینه‌های رسانه‌ای و افزایش اثربخشی کلی کمپین‌های بازاریابی تمرکز خواهد کرد. این به پوبلیسیز کمک خواهد کرد تا تغییرات در رفتار مصرف‌کننده و پویایی‌های بازار را برای تنظیم سریع استراتژی خود پیش‌بینی کند.
به این فکر کنید که این نوع چابکی چه کاری می‌تواند برای یک کمپین بازاریابی انجام دهد. چه می‌شد اگر می‌دانستید که یک کمپین ۵۰٪ سریع‌تر از آنچه اکنون انجام می‌دهید، کار می‌کند؟ چقدر سریع به شما اجازه می‌داد تا ایده‌پردازی کنید، استراتژی‌های جدید را آزمایش کنید و مسیر دیگری را به سمت کمپین امتحان کنید؟ چقدر این بازگشت سرمایه را برای کسب‌وکار شما به حداکثر می‌رساند؟
نکته جالب در مورد این سرمایه‌گذاری خاص این است که بازگشت سرمایه بر اساس پول صرفه‌جویی شده با استفاده از این فناوری خواهد بود. آن عدد سرمایه‌گذاری را به یاد دارید؟ ۳۲۶ میلیون دلار. این یک یادآوری ملموس از این است که هوش مصنوعی مولد چقدر می‌تواند در کارهای روزمره بازاریابی صرفه‌جویی در زمان ایجاد کند.
روری فلین یک پیشگام در هوش مصنوعی مولد است، عمدتاً از طریق استفاده نوآورانه خود از ابزارهایی مانند Midjourney، یک ابزار تولید تصویر با هوش مصنوعی. با دنبال‌کنندگان قابل توجهی بیش از ۴۰,۰۰۰ نفر در لینکدین، فلین عنوان «استاد چیره دست Midjourney» را به دست آورده است. او به برندها و کسب‌وکارها کمک می‌کند تا از Midjourney برای ایجاد کارایی زمانی و افزایش بازگشت سرمایه با هوش مصنوعی استفاده کنند (لینکدین، بدون تاریخ). هدف او نشان دادن این است که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند به طور قابل توجهی فرآیندهای بازاریابی را ساده‌سازی کند و در عین حال زمان قابل توجهی را برای کسب‌وکارها صرفه‌جویی کرده و هزینه‌ها را کاهش دهد. محتوای او با هدف ابهام‌زدایی از هوش مصنوعی است تا حتی کسانی که با این فناوری جدید هستند نیز بتوانند این ابزارهای قدرتمند را درک و پیاده‌سازی کنند.
در دوره‌ها و ویدیوهای خود، فلین اهمیت دستورهای (prompts) خوب ساختاریافته را برای به حداکثر رساندن پتانسیل Midjourney مورد بحث قرار می‌دهد. او یک رویکرد فرمولی را پیشنهاد می‌کند زیرا دستورهای واضح و خاص به نتایج بهتری منجر می‌شوند. با مهم‌ترین عناصر شروع کنید، سپس جزئیات را به دستور خود اضافه کنید. این اطمینان می‌دهد که هوش مصنوعی جنبه‌های اساسی را در اولویت قرار می‌دهد و تصاویر دقیق‌تر و مرتبط‌تری ایجاد می‌کند.
فلین همچنین هوش مصنوعی را به عنوان ابزاری برای تقویت بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها ضمن حفظ ثبات برند می‌بیند. او ادغام سیستماتیک هوش مصنوعی در فرآیندهای کسب‌وکار را تشویق می‌کند و فناوری را با خلاقیت از طریق «هک دارایی» (asset hacking) به طور یکپارچه ترکیب می‌کند، که شامل استفاده از هوش مصنوعی برای مهندسی معکوس و تکثیر دارایی‌های برند موجود است و ثبات و سبک را در تمام تصاویر تولید شده تضمین می‌کند. این فرآیند با سازماندهی تصاویر بصری برند موجود برای آموزش Midjourney بر روی یک سبک خاص آغاز می‌شود. سپس، عملکرد Describe در Midjourney این تصاویر را به عناصر اصلی تجزیه می‌کند و امکان ایجاد تصاویر بصری مشابه و مطابق با برند را فراهم می‌کند. در نهایت، ترکیب این خروجی‌ها با توضیحات دقیق از ChatGPT، دستورها را تقویت می‌کند و اطمینان می‌دهد که تصاویر تولید شده هم از نظر بصری چشمگیر و هم کاملاً با برند همسو هستند (فوریپلی، ۲۰۲۴).
پذیرش استراتژی‌های فلین به معنای باز کردن سطوح جدیدی از کارایی و خلاقیت برای بازاریابان است. علاوه بر این، توانایی تولید تصاویر شخصی‌سازی‌شده و مطابق با برند در مقیاس، می‌تواند اثربخGی کمپین‌های بازاریابی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
Persado یک پلتفرم هوش مصنوعی بازاریابی است که از هوش مصنوعی مولد برای ایجاد پیام‌ها و کمپین‌های بازاریابی بسیار شخصی‌سازی‌شده استفاده می‌کند. پلتفرم هوش مصنوعی آن‌ها داده‌هایی در مورد ترجیحات زبان مشتری جمع‌آوری می‌کند و پیام‌های متناسبی را تولید می‌کند که با هر فرد طنین‌انداز می‌شود. به این ترتیب، هر پیام به دقت با ترجیحات و رفتارهای گیرنده تنظیم می‌شود (پرسادو، بدون تاریخ).
مدل‌های هوش مصنوعی مولد Persado بر روی یک مجموعه داده عظیم از بیش از یک میلیون کمپین بازاریابی قبلی و داده‌های عملکرد آموزش دیده‌اند. این به هوش مصنوعی امکان می‌دهد تا بفهمد کدام نوع زبان، احساسات و توصیفات برای صنایع، محصولات و بخش‌های مختلف مشتری بهترین عملکرد را دارند. با تجزیه و تحلیل این داده‌ها، هوش مصنوعی می‌تواند هزاران تنوع پیام را برای یک کمپین با ترکیب کلمات، عبارات و لحن‌های عاطفی ایجاد کند. این پیام‌ها سپس بر اساس عملکرد پیش‌بینی‌شده امتیازدهی می‌شوند و پیام‌های با بهترین عملکرد برای انتخاب به تیم بازاریابی ارائه می‌شوند.
در سراسر مطالعات موردی خود، Persado توضیح می‌دهد که تجزیه و تحلیل داده‌های پیام‌رسانی می‌تواند در هر جایی از ۲۵ تا ۳۷ درصد افزایش نرخ کلیک در کمپین‌های بازاریابی دیجیتال در مقایسه با روش‌های تاریخی و دستی نزدیک شدن به ایجاد کمپین، فراهم کند. پلتفرم آن‌ها یک نمونه واقعی از بازاریابی مبتنی بر داده در بهترین حالت خود است و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از این فناوری برای ایجاد محتوای بازاریابی فرا-شخصی‌شده که نتایج به طور قابل توجهی بهتری را به همراه دارد، استفاده کرد (پرسادو، بدون تاریخ).
اهمیت سازگاری و یادگیری مستمر
فناوری به سرعت در حال پیشرفت است و سرعت بالای پیشرفت فناورانه به این معنی است که مهارت‌ها و دانش مورد نیاز در بازاریابی دائماً در حال تحول هستند. رقابتی ماندن اکنون به معنای به‌روز ماندن با آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی و درک نحوه استفاده مؤثر از آن‌ها است. مگر اینکه شما به طور فعال تفکر استراتژیک را در جریان کاری خود ادغام کنید و به طور مداوم در نظر بگیرید که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند در فرآیندهای بازاریابی شما گنجانده شود، عقب خواهید ماند!
اجتناب از تغییر آسان است، به خصوص زمانی که همگام شدن با فناوری جدید می‌تواند مانند یک دردسر به نظر برسد. اما لحظه‌ای که خود را از یادگیری مستمر باز می‌دارید، زمانی است که توانایی خود را برای انطباق با بازار مسدود می‌کنید. در حال حاضر، بازاریابان نقش حیاتی‌ای را در پیشبرد تغییری که فناوری‌های هوش مصنوعی به ارمغان آورده‌اند، ایفا می‌کنند، زیرا باید برای مؤثر بودن چابک باشند. با بهره‌گیری از هوش مصنوعی برای پیشبرد نوآوری و تعامل با مشتری، بازاریابان می‌توانند استراتژی‌های خود را تقویت کرده و استانداردهای جدیدی را برای صنعت تعیین کنند.
کاربردهای آینده هوش مصنوعی در بازاریابی
واضح است که ادغام هوش مصنوعی یک تغییر اساسی در نحوه تصور و اجرای استراتژی‌های بازاریابی خواهد بود. شرکت‌های بزرگی مانند سفورا و آمازون در حال حاضر از قدرت هوش مصنوعی برای افزایش تجربیات مشتری و افزایش فروش استفاده می‌کنند.
۱. سفورا (Sephora): سفورا که در سال ۱۹۷۰ توسط دومینیک ماندونو در لیموژ فرانسه تأسیس شد، بیش از ۲۶۰۰ فروشگاه در سراسر جهان دارد و مجموعه وسیعی از محصولات زیبایی را ارائه می‌دهد. آن‌ها یک رهبر جهانی در خرده‌فروشی زیبایی و لوازم آرایشی هستند و از هوش مصنوعی برای افزایش تجربه مشتری از طریق توصیه‌های شخصی‌سازی‌شده و مشاوره‌های مجازی استفاده کرده‌اند.
۲. آمازون (Amazon): آمازون که در سال ۱۹۹۴ توسط جف بزوس تأسیس شد و عمدتاً به خاطر پلتفرم تجارت الکترونیک خود شناخته می‌شود، در بخش‌های مختلفی از جمله رایانش ابری، پخش دیجیتال و هوش مصنوعی تنوع ایجاد کرده است. الگوریتم‌های پیچیده هوش مصنوعی این شرکت حجم عظیمی از داده‌ها را برای ایجاد تجربیات خرید بسیار شخصی‌سازی‌شده تجزیه و تحلیل می‌کنند.
بیایید نگاهی عمیق‌تر به کاربردهای هوش مصنوعی که هر یک از این شرکت‌ها ادغام کرده‌اند، بیندازیم.
از طریق تحقیقات مصرف‌کننده، سفورا دریافت که فراوانی محصولات زیبایی اغلب باعث می‌شود مشتریان احساس سردرگمی کنند. برای حل این مشکل، این شرکت یک آزمون تعاملی مبتنی بر چت‌بات معرفی کرد که به عنوان یک مشاور زیبایی مجازی عمل می‌کند. این چت‌بات‌های پیشرفته به جای پاسخ‌های عمومی، توصیه‌های محصول شخصی‌سازی‌شده‌ای را بر اساس پاسخ‌های فردی ارائه می‌دهند. اینقدر موفق بوده که سفورا این سرویس را به پلتفرم‌هایی مانند فیسبوک مسنجر گسترش داده است و به مشتریان امکان می‌دهد تطابق رنگ مجازی دریافت کنند، جلسات زیبایی رزرو کنند و با KikBot تعامل داشته باشند. این چت‌بات نکات و ترفندهای زیبایی را ارائه می‌دهد (پارسانی، ۲۰۲۴).
در همین حال، آمازون از هوش مصنوعی برای ایجاد یک تجربه خرید بسیار شخصی‌سازی‌شده استفاده می‌کند. وقتی کاربران از آمازون بازدید می‌کنند، با بخش متناسبی از محصولات و تخفیف‌های پیشنهادی روبرو می‌شوند. این یک مجموعه تصادفی نیست، بلکه یک لیست با دقت تنظیم شده است که توسط هوش مصنوعی آمازون تولید شده است. این فناوری حجم وسیعی از داده‌ها، از جمله خریدهای گذشته، موارد باقی مانده در سبد خرید و تاریخچه مرور را تجزیه و تحلیل می‌کند تا محصولاتی را که ممکن است مورد علاقه خریدار باشد، پیش‌بینی و پیشنهاد دهد. این استراتژی شخصی‌سازی به طور باورنکردنی مؤثر بوده است و طبق گزارش‌ها، ۳۵٪ از فروش آمازون را به خود اختصاص داده و مرورگرهای معمولی را به مشتریان وفادار تبدیل می‌کند (مک‌کینزی، ۲۰۱۳).
با ادامه تکامل فناوری هوش مصنوعی، کاربردهای بالقوه آن در بازاریابی تنها در حال رشد است. در اینجا چند روش وجود دارد که هوش مصنوعی احتمالاً صنعت بازاریابی را تغییر خواهد داد.
آینده متصور شده
در آینده نزدیک، انتظار می‌رود بازاریابان از هوش مصنوعی برای ایجاد تجربیات فرا-شخصی‌شده‌ای استفاده کنند که دقیقاً به ترجیحات فردی مصرف‌کننده پاسخ می‌دهد. یک خرده‌فروش مد ممکن است از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل خریدهای گذشته، رفتار مرور، فعالیت در رسانه‌های اجتماعی و حتی آخرین روندهای مد برای تنظیم یک تجربه خرید شخصی‌سازی‌شده استفاده کند. این سیستم هوش مصنوعی می‌تواند پیش‌بینی کند که کدام محصولات جدید احتمالاً مورد توجه مشتری قرار می‌گیرند و یک ایمیل متناسب با مجموعه‌ای از لباس‌ها به همراه نکات استایل و تخفیف‌های شخصی‌سازی‌شده ارسال کند.
اگر شما مشتری بودید، آیا این توجه شما را جلب نمی‌کرد؟
یک اپلیکیشن مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانست به مشتریان اطلاع دهد که مجموعه جدیدی به رنگ و سبک مورد علاقه‌شان رسیده است و موارد خاصی را که با ترجیحات مدشان مطابقت دارد، پیشنهاد دهد. حتی ممکن بود یک تجربه اتاق پرو مجازی ایجاد کند و به مشتری اجازه دهد تا ببیند لباس‌های مختلف با استفاده از واقعیت افزوده (AR) چگونه به نظر می‌رسند. این سطح از شخصی‌سازی، تجربه خرید را افزایش می‌دهد، رضایت مشتری را بالا می‌برد و با اطمینان از اینکه تلاش‌های بازاریابی برای هر مصرف‌کننده بسیار مرتبط است، نرخ تبدیل بالاتری را به همراه دارد.
این چگونه در آموزش عالی کاربرد دارد؟ توانایی هوش مصنوعی در پردازش و تجزیه و تحلیل سریع حجم عظیمی از داده‌ها به این معنی است که تجربیات شخصی‌سازی‌شده می‌توانند در زمان واقعی به‌روز شوند و آخرین روندها، رفتار مصرف‌کننده و تغییرات ترجیحات شخصی را منعکس کنند. این بدان معناست که مؤسسات آموزش عالی می‌توانند تلاش‌های بازاریابی خود را برای دانشجویان آینده‌نگر تنظیم کنند و به آن‌ها محتوا و تجربیاتی را ارائه دهند که با علایق فعلی‌شان طنین‌انداز شود. این می‌تواند هر چیزی باشد، از یک کمپین ایمیل فرا-شخصی‌شده تا یک وب‌سایت که برنامه‌ها و پیشنهادات خاصی را بر اساس مکان خواننده نشان می‌دهد. در نتیجه، مؤسسات می‌توانند ارتباطات قوی‌تری با دانشجویان آینده‌نگر برقرار کنند، تعامل را بهبود بخشند و در نهایت نرخ ثبت‌نام را افزایش دهند.
صنایع دیگر نیز آماده بهره‌مندی از فرا-شخصی‌سازی مبتنی بر هوش مصنوعی هستند. در بخش مهمان‌نوازی، هتل‌ها می‌توانند از هوش مصنوعی برای تنظیم توصیه‌هایی برای امکانات رفاهی و جاذبه‌های محلی بر اساس ترجیحات و رفتارهای گذشته مهمانان استفاده کنند. به طور مشابه، در صنعت غذا و نوشیدنی، رستوران‌ها می‌توانند از هوش مصنوعی برای پیشنهاد موارد منوی شخصی‌سازی‌شده یا تبلیغات بر اساس ترجیحات غذایی و تاریخچه سفارش مشتری استفاده کنند. فرصت‌ها بی‌پایان خواهند بود.
چابکی در استراتژی‌های بازاریابی
قابلیت‌های پیش‌بینی‌کننده هوش مصنوعی به بازاریابان امکان می‌دهد تا روندهای بازار و نیازهای مصرف‌کننده را پیش‌بینی کنند. به عنوان مثال، یک سرویس تحویل غذا می‌تواند از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از منابع مختلف—از جمله روندهای رسانه‌های اجتماعی، الگوهای آب و هوا و رویدادهای محلی—برای پیش‌بینی تغییرات در تقاضای مصرف‌کننده استفاده کند. سپس هوش مصنوعی می‌تواند تشخیص دهد که یک جشنواره موسیقی آینده در شهر احتمالاً تقاضا برای انواع خاصی از غذاها، مانند لقمه‌های سریع و نوشیدنی‌ها را افزایش می‌دهد. با این اطلاعات، تیم بازاریابی می‌تواند به سرعت استراتژی خود را تغییر دهد تا بر روی تبلیغ این موارد تمرکز کند و کمپین‌های هدفمندی ایجاد کند که پیشنهادات ویژه و زمان تحویل سریع را برای شرکت‌کنندگان در جشنواره برجسته کند. در نتیجه، این امر روز معمولاً «کند» شرکت را جبران می‌کند. آن‌ها حتی می‌توانند از هدف‌گیری جغرافیایی برای ارسال تبلیغات شخصی‌سازی‌شده به افراد در مجاورت جشنواره استفاده کنند و تخفیف‌ها یا معاملات بسته‌ای را ارائه دهند که به نیازهای فوری آن‌ها پاسخ می‌دهد!
توانایی پیش‌بینی و پاسخ به روندهای بازار در زمان واقعی به معنای بازاریابی مؤثرتر از هر آنچه در قرن گذشته تجربه کرده‌ایم، است. کسب‌وکارها دیگر مجبور نیستند واکنشی عمل کنند؛ اکنون، آن‌ها می‌توانند در بازاریابی خود پیشگیرانه عمل کنند و خطر از دست دادن فرصت‌ها را کاهش دهند.
هوش مصنوعی همچنین می‌تواند به بازاریابان کمک کند تا تغییرات اقتصادی و فرهنگی گسترده‌تری را که بر رفتار مصرف‌کننده در تمام صنایع تأثیر می‌گذارد، پیش‌بینی کنند. در طول همه‌گیری کووید-۱۹، کسب‌وکارهای خدمات غذایی که ممکن بود از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل عادات متغیر مصرف‌کننده استفاده کرده باشند، استراتژی‌های بازاریابی خود را سریع‌تر و مؤثرتر تطبیق می‌دادند. بدون این توانایی، بسیاری از کسب‌وکارها بسیار کند واکنش نشان دادند و باعث تعطیلی دائمی شدند (NCBI، ۲۰۲۰). اگر بینش‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در آن زمان در دسترس آن‌ها بود، می‌توانستند سریع‌تر به تعامل آنلاین روی بیاورند، پیام‌رسانی را برای انعکاس نگرانی‌های بهداشتی افزایش‌یافته تنظیم کنند و پیشنهادات محصول را برای پاسخگویی به الگوهای تقاضای جدید تنظیم کنند.
در بخش خدمات مالی، هوش مصنوعی می‌تواند تغییرات در هزینه‌ها و رفتارهای سرمایه‌گذاری مصرف‌کننده را پیش‌بینی کند و به مؤسسات مالی امکان دهد تا استراتژی‌های بازاریابی خود را بر این اساس تنظیم کنند. آن‌ها می‌توانند از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده‌های بازار، شاخص‌های اقتصادی و پروفایل‌های مشتری برای کمک به بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری در پیش‌بینی نیازها و ترجیحات مشتری استفاده کنند و آن‌ها را قادر سازند تا مشاوره، محصولات و خدمات مالی شخصی‌سازی‌شده ارائه دهند. این بینش‌ها همچنین می‌توانند به مکان‌ها، شهرها و محله‌ها فرا-شخصی‌سازی شده و در ردپاهای کوچکتر، که در بازاریابی دیجیتال یک به یک و تبلیغات دیجیتال در فضای باز و عمومی منعکس می‌شود، اعمال شوند.
مهم نیست در چه صنعتی کار می‌کنید، ادغام هوش مصنوعی در فرآیندهای شما به شما امکان می‌دهد تا چابک‌تر از قبل شوید.
استراتژی در برابر اجرا: ایجاد توازن بین استراتژی خلاق و کارایی اجرا
به طور سنتی، بازاریابی شامل یک تقسیم واضح بین استراتژی خلاق (توسعه مفاهیم و پیام‌های کلی) و اجرا (پیاده‌سازی این استراتژی‌ها از طریق کانال‌های مختلف) بوده است. اکنون، هوش مصنوعی این خطوط را با ارائه ابزارهایی که هر دو جنبه را به طور همزمان تقویت می‌کنند، محو می‌کند.
به عنوان مثال، هوش مصنوعی می‌تواند داده‌های مصرف‌کننده را برای شناسایی بینش‌ها و روندهای کلیدی که استراتژی خلاق را اطلاع‌رسانی می‌کنند، تجزیه و تحلیل کند. این می‌تواند مضامین، پیام‌ها و قالب‌هایی را پیشنهاد دهد که احتمالاً با مخاطب هدف طنین‌انداز می‌شوند و به بازاریابان در توسعه کمپین‌های مؤثرتر کمک می‌کند. در عین حال، هوش مصنوعی می‌تواند بسیاری از وظایف اجرایی را خودکار کند، مانند آزمایش A/B نسخه‌های مختلف تبلیغات، بهینه‌سازی جایگاه‌های تبلیغاتی در پلتفرم‌های متعدد، و تنظیم پیشنهادات در زمان واقعی برای به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه (اسپیر، ۲۰۲۴).
این ادغام استراتژی و اجرا به این معنی است که تیم‌های بازاریابی می‌توانند کارآمدتر و مؤثرتر عمل کنند. آن‌ها می‌توانند زمان بیشتری را صرف تفکر استراتژیک سطح بالا و توسعه خلاقانه کنند و در عین حال به هوش مصنوعی برای مدیریت جزئیات دقیق اجرا تکیه کنند. این تغییر احتمالاً منجر به نقش‌های جدیدی در تیم‌های بازاریابی خواهد شد، مانند متخصصان استراتژی هوش مصنوعی و خلاقان مبتنی بر داده، که مهارت‌های بازاریابی سنتی را با تخصص در هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل داده‌ها ترکیب می‌کنند (پروتا، ۲۰۲۳).
هوش مصنوعی همچنین بازخورد مداومی در مورد عملکرد کمپین‌های بازاریابی ارائه خواهد داد که امکان تنظیمات در زمان واقعی و بهبودهای تکراری را فراهم می‌کند. (لارسون، ۲۰۲۴) این رویکرد به بازاریابی اطمینان می‌دهد که کمپین‌ها در طول زمان مؤثر باقی می‌مانند و با ترجیحات متغیر مصرف‌کننده و شرایط بازار سازگار می‌شوند. در نتیجه، بازاریابان بهتر می‌توانند بین برنامه‌ریزی استراتژیک و اجرای تاکتیکی توازن برقرار کنند و تلاش‌های بازاریابی تأثیرگذارتر و کارآمدتری را به پیش ببرند.
ملاحظات اخلاقی
با ادامه تکامل هوش مصنوعی، بازاریابان باید پیامدهای اخلاقی این فناوری‌ها را در نظر بگیرند. در واقع، گابریلا راموس، دستیار مدیرکل علوم اجتماعی و انسانی یونسکو، گفت:
جهان با سرعتی که از زمان استقرار چاپ در شش قرن پیش دیده نشده، در حال تغییر است. فناوری هوش مصنوعی مزایای عمده‌ای در بسیاری از زمینه‌ها به همراه دارد، اما بدون محافظ‌های اخلاقی، خطر بازتولید سوگیری‌ها و تبعیض‌های دنیای واقعی، دامن زدن به تفرقه‌ها و تهدید حقوق و آزادی‌های اساسی بشر را دارد.
(یونسکو، بدون تاریخ)
مواردی مانند حریم خصوصی داده‌ها، سوگیری الگوریتمی و پتانسیل استفاده از هوش مصنوعی به روش‌های manipulative باید به طور پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند. این بدان معناست که بازاریابان باید چارچوب‌های اخلاقی و بهترین شیوه‌ها را برای اطمینان از استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی و ایجاد اعتماد با مصرف‌کنندگان و ذینفعان اتخاذ کنند.
یک ملاحظه اخلاقی کلیدی، استفاده از داده‌های مصرف‌کننده است. بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی به شدت به داده‌ها برای ارائه تجربیات شخصی‌سازی‌شده متکی است، اما این نگرانی‌هایی را در مورد نحوه جمع‌آوری، ذخیره و استفاده از داده‌ها ایجاد می‌کند. برای این منظور، سیاست‌های قوی حفظ حریم خصوصی داده‌ها لازم است تا بازاریابان بتوانند قبل از استفاده از داده‌هایشان برای کمپین‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، رضایت صریح از مصرف‌کنندگان دریافت کنند. یک نمونه قابل توجه از شرکتی که به طور مؤثر بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی را با حریم خصوصی داده‌ها متعادل کرد، کمپین «Wrapped» اسپاتیفای است. این کمپین خلاصه‌ای شخصی‌سازی‌شده از عادات شنیداری کاربر در پایان سال ارائه می‌دهد و بسیار محبوب شده است. این کمپین استفاده از داده‌ها را به حداقل رساند و به حریم خصوصی کاربر احترام گذاشت و در عین حال از هوش مصنوعی برای ایجاد محتوای منحصر به فرد و جذاب استفاده کرد. اسپاتیفای همه این کارها را با استفاده تنها از داده‌های رفتاری، حفظ ناشناس بودن کاربر و ارائه یک تجربه مشتری انجام داد (کارلسکو، بدون تاریخ).
شرکت‌هایی که به طور آشکار در مورد نحوه جمع‌آوری، استفاده و محافظت از داده‌های کاربر ارتباط برقرار می‌کنند، روابط قوی‌تری با مشتریان ایجاد می‌کنند. مصرف‌کنندگان زمانی که از اشتراک‌گذاری داده‌های خود آگاه هستند و می‌توانند آن را کنترل کنند، احساس امنیت و احترام بیشتری می‌کنند. با اولویت دادن به ملاحظات اخلاقی، بازاریابان می‌توانند از قدرت هوش مصنوعی به طور مسئولانه استفاده کنند و اطمینان حاصل کنند که استراتژی‌هایشان موفقیت کسب‌وکار را به همراه دارد و به طور مثبت به جامعه کمک می‌کند.
تکامل نقش‌ها و مهارت‌های بازاریابی
انتظار می‌رود ظهور هوش مصنوعی در بازاریابی منجر به تکامل نقش‌های بازاریابی و توسعه مجموعه مهارت‌های جدید شود. با به عهده گرفتن وظایف روتین و داده-محور توسط هوش مصنوعی، بازاریابان باید بر مهارت‌های سطح بالاتر مانند تفکر استراتژیک، حل خلاقانه مسئله و طراحی انسان-محور تمرکز کنند. نقش‌هایی که خلاقیت را با تخصص فنی ترکیب می‌کنند، مانند سازندگان محتوای مبتنی بر داده و متخصصان اخلاق هوش مصنوعی، به طور فزاینده‌ای مهم و مورد نیاز در دنیای شرکت‌ها خواهند شد.
هوش مصنوعی مولد ابزاری برای حمایت از خلاقیت انسانی است. این بدان معناست که یک سازنده محتوای مبتنی بر داده ممکن است از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید بینش در مورد ترجیحات مخاطبان و ایجاد محتوای بسیار جذاب بهینه‌سازی‌شده برای عملکرد استفاده کند. اگر آن‌ها همچنین متخصصان اخلاق هوش مصنوعی باشند، یک قدم فراتر خواهند رفت و اطمینان حاصل خواهند کرد که شیوه‌های بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی به استانداردهای اخلاقی پایبند هستند و ناخواسته سوگیری‌ها را تداوم نمی‌بخشند یا به حریم خصوصی مصرف‌کننده تجاوز نمی‌کنند.
بازاریابان باید هم سازندگان محتوای مبتنی بر داده و هم متخصصان اخلاق هوش مصنوعی باشند. برای تبدیل شدن به هر دو، آن‌ها باید از آخرین تحولات هوش مصنوعی مطلع باشند تا این فناوری‌ها را درک کرده و بدانند چگونه از آن‌ها برای تقویت استراتژی‌های خود استفاده کنند. این ممکن است شامل آموزش و پرورش مداوم در ابزارها و تکنیک‌های هوش مصنوعی و مطلع ماندن از روندهای نوظهور و بهترین شیوه‌ها باشد. با تبدیل شدن این مسئولیت دوگانه به یک واقعیت، بسیار مهم خواهد بود که بازاریابان یادگیری و کنجکاوی را بپذیرند، به خصوص به این دلیل که پتانسیل منحصر به فرد هوش مصنوعی به قابلیت‌های فناورانه آن ختم نمی‌شود. ذهنیت کسانی که از آن استفاده می‌کنند نیز بر پتانسیل آن تأثیر دارد. بازاریابانی که کنجکاو و متعهد به یادگیری مستمر باقی می‌مانند، برای بهره‌برداری از پتانسیل کامل هوش مصنوعی مجهزتر خواهند بود. با آن، آن‌ها مزیت رقابتی را در یک بازار دائماً در حال تغییر، حتی زمانی که نقش‌هایشان تغییر می‌کند، به پیش خواهند برد و حفظ خواهند کرد.
توانایی «یادگیری، فراموش کردن و یادگیری مجدد» به ویژه ارزشمند است. دنی استفانیک، مدیرعامل و بنیانگذار پلتفرم متاورس هایپراسپیس، گفت: «پذیرش فرهنگ یادگیری مستمر برای مرتبط ماندن و سازگاری با پیشرفت‌های فناورانه و پرورش رشد سازمانی ضروری است» (هایپراسپیس، بدون تاریخ). با تکامل مداوم فناوری هوش مصنوعی مولد، استراتژی‌های سفت و سخت می‌توانند به سرعت منسوخ شوند. اگر بازاریابان پرورش فرهنگ کنجکاوی را در اولویت قرار دهند، می‌توانند جلوتر از منحنی باقی بمانند و در عین حال بر آزمایش و سازگاری تمرکز کنند، که به آن‌ها اجازه می‌دهد به سرعت در پاسخ به بینش‌ها و روندهای جدید چرخش کنند.
به همین دلیل است که خوش‌بینی و نگرش آینده‌نگرانه با پذیرش پیشرفت‌های فناورانه توسط بازاریابان حیاتی است. توسعه سریع ابزارهای هوش مصنوعی پتانسیل گسترده‌ای برای خلاقیت و کارایی در بازاریابی را به نمایش می‌گذارد. با کنجکاو ماندن و متعهد به یادگیری، بازاریابان می‌توانند سطوح جدیدی از خلاقیت، کارایی و تأثیر را برای پیشبرد فعالانه تکامل شیوه‌های بازاریابی باز کنند.
خلاصه فصل
این فصل به بررسی این موضوع پرداخته است که چگونه هوش مصنوعی با ایجاد تجربیات مصرف‌کننده فرا-شخصی‌شده، امکان تصمیم‌گیری مبتنی بر داده در زمان واقعی، و بهینه‌سازی فرآیندهای خلاقانه و استراتژیک، بازاریابی را متحول می‌کند. رهبران صنعت مانند روری فلین و گروه پوبلیسیز کاربردهای عملی و مزایای قابل توجه ادغام هوش مصنوعی در استراتژی‌های بازاریابی را نشان داده‌اند. ظرفیت هوش مصنوعی مولد برای فرا-شخصی‌سازی به بازاریابان اجازه می‌دهد تا تجربیات عمیقاً طنین‌اندازی را ایجاد کنند که متناسب با ترجیحات فردی مصرف‌کننده باشد. قابلیت‌های پیش‌بینی‌کننده، چرخش‌های استراتژیک چابک‌تری را امکان‌پذیر می‌سازد و اطمینان می‌دهد که تلاش‌های بازاریابی مرتبط و تأثیرگذار باقی می‌مانند. علاوه بر این، هوش مصنوعی به ایجاد توازن بین استراتژی خلاق و کارایی اجرا کمک خواهد کرد و به طور بالقوه نقش‌های بازاریابی سنتی را تغییر شکل داده و توسعه مهارت‌های جدید را پرورش می‌دهد.
جنجال بر سر چاپ گوتنبرگ را به یاد دارید؟ با تغییرات بزرگ، همیشه احتیاط زیادی وجود خواهد داشت. بازاریابان تنها در صورتی از بازی جلوتر خواهند ماند که کنجکاوی و تمایل به یادگیری، فراموش کردن و یادگیری مجدد را بپذیرند. این ویژگی به تنهایی یک مشخصه تعیین‌کننده بازاریابان موفق در این دوره جدید خواهد بود.
این کتاب درسی اولین پله شما برای درک چگونگی استفاده مؤثر از هوش مصنوعی است و راه را برای یادگیری و یادگیری مجدد مادام‌العمر در این زمینه هموار می‌کند. در فصل‌های بعدی، بازاریابان هر صنعتی راه‌های کلیدی را که می‌توانید از هوش مصنوعی برای تبدیل شدن به بسیار چابک و کارآمد استفاده کنید، کشف خواهند کرد.
واژگان کلیدی
•    سوگیری الگوریتمی (Algorithmic Bias): به خطاهای سیستماتیک و تکرارپذیر در سیستم‌های کامپیوتری اشاره دارد که منجر به نابرابری و تبعیض بر اساس ویژگی‌های قانونی محافظت‌شده مانند نژاد و جنسیت می‌شود (جکسون، ۲۰۲۱).
•    هوش مصنوعی (Artificial Intelligence): فناوری که کامپیوترها و ماشین‌ها را قادر می‌سازد تا هوش انسانی و قابلیت‌های حل مسئله را شبیه‌سازی کنند.
•    سوگیری داده (Data Bias): به خطاهای سیستماتیک و تکرارپذیر در سیستم‌های هوش مصنوعی اشاره دارد که از آموزش بر روی مجموعه داده‌هایی که نماینده جمعیت دنیای واقعی نیستند، ناشی می‌شود و منجر به نتایج نابرابر و تبعیض بالقوه علیه گروه‌های خاص می‌شود. این شکل از سوگیری ریشه در زمینه‌های تاریخی و اجتماعی منعکس‌شده در داده‌ها دارد که ممکن است جمعیت‌شناسی یا ویژگی‌های خاصی را کمتر یا به اشتباه نشان دهد (شوارتز و همکاران، ۲۰۲۲).
•    هوش مصنوعی اخلاقی (Ethical AI): عمل توسعه و استقرار فناوری‌های هوش مصنوعی به روشی منصفانه، شفاف و عاری از سوگیری، که مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها را ترویج می‌کند.
•    انصاف در تصمیم‌گیری (Fairness in Decision-making): عدم وجود هرگونه تعصب یا طرفداری نسبت به یک فرد یا گروه بر اساس ویژگی‌های ذاتی یا اکتسابی آن‌ها (محرابی و همکاران، ۲۰۲۱، ص ۱).
•    انقلاب صنعتی چهارم (Fourth Industrial Revolution): ادغام سیستم‌های فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی که اساساً جامعه را از طریق پیشرفت‌های فناورانه متحول می‌کند، با هوش مصنوعی در هسته آن، که نوآوری‌ها را در صنایع مختلف، از جمله بازاریابی، به پیش می‌برد.
•    هوش مصنوعی مولد (Generative Artificial Intelligence): الگوریتم‌های پیشرفته‌ای که می‌توانند محتوای جدیدی از جمله صدا، کد، تصاویر، متن، شبیه‌سازی‌ها و ویدیوها ایجاد کنند.
سوالات بحث
۱. زمینه تاریخی و هوش مصنوعی در بازاریابی
الف. چگونه رمان «دنیای قشنگ نو» آلدوس هاکسلی ماهیت دوگانه پیشرفت‌های فناورانه را نشان می‌دهد؟
ب. چه شباهت‌هایی بین چالش‌های اخلاقی و اجتماعی که هوش مصنوعی امروز در بازاریابی ایجاد می‌کند و چالش‌های به تصویر کشیده شده در جامعه ویران‌شهری هاکسلی وجود دارد؟
ج. تأثیر چاپ گوتنبرگ بر جامعه را با تأثیر بالقوه هوش مصنوعی بر بازاریابی مقایسه کنید. بازاریابان چه درس‌هایی می‌توانند از پذیرش تاریخی چاپ گوتنبرگ بیاموزند؟
۲. هوش مصنوعی در بازاریابی امروز
الف. توضیح دهید که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند شخصی‌سازی را در بازاریابی افزایش دهد. نمونه‌هایی از شیوه‌های بازاریابی فعلی ارائه دهید.
ب. نگرانی‌های اخلاقی کلیدی مرتبط با هوش مصنوعی در بازاریابی، به‌ویژه در مورد حریم خصوصی داده‌ها و سوگیری الگوریتمی چیست؟
ج. اهمیت رسوایی کمبریج آنالیتیکا را در شکل‌دهی به مقررات فعلی حریم خصوصی داده‌ها مانند GDPR و CCPA مورد بحث قرار دهید.
د. چگونه بازاریابان می‌توانند اطمینان حاصل کنند که از هوش مصنوعی به طور اخلاقی استفاده می‌کنند و در عین حال شفافیت و پاسخگویی را حفظ می‌کنند؟
۳. پیامدهای آینده هوش مصنوعی در بازاریابی
الف. انقلاب صنعتی چهارم و ارتباط آن با هوش مصنوعی در بازاریابی را توصیف کنید.
ب. چگونه هوش مصنوعی چشم‌انداز رقابتی را برای کسب‌وکارها از نظر استراتژی‌های بازاریابی و تعامل با مصرف‌کننده تغییر داده است؟
ج. مفهوم «فرا-شخصی‌سازی» را توضیح دهید و اینکه چگونه هوش مصنوعی این امر را در بازاریابی تسهیل می‌کند.
د. کاربردهای بالقوه آینده هوش مصنوعی در بازاریابی و چگونگی تحول صنعت را مورد بحث قرار دهید.
۴. ملاحظات اخلاقی و هوش مصنوعی
الف. ملاحظات اخلاقی اصلی که بازاریابان باید هنگام پیاده‌سازی فناوری‌های هوش مصنوعی به آن‌ها رسیدگی کنند، چیست؟
ب. چگونه شرکت‌ها می‌توانند نیاز به بازاریابی مبتنی بر داده را با تعهد اخلاقی به حفاظت از حریم خصوصی مصرف‌کننده متعادل کنند؟
ج. نقش شفافیت را در ایجاد اعتماد مصرف‌کننده هنگام استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی مورد بحث قرار دهید.
۵. مدیریت تغییر و یادگیری مستمر
الف. چرا سازگاری و یادگیری مستمر برای بازاریابان در عصر هوش مصنوعی ضروری است؟
ب. چگونه متخصصان بازاریابی می‌توانند از پیشرفت‌های فناورانه جلوتر بمانند و مرتبط باقی بمانند؟
ج. اهمیت پرورش فرهنگ کنجکاوی و آزمایش در تیم‌های بازاریابی را مورد بحث قرار دهید.
جدول ۱.۱: هوش مصنوعی و منابع آنلاین
منبع    آدرس اینترنتی    توضیحات
ChatGPT    https://chatgpt.com/
یک ابزار هوش مصنوعی مولد خاص که برای ایجاد محتوا، ایده‌پردازی و ارتباط کتبی استفاده می‌شود.
MidJourney    www.midjourney.com/
یک ابزار تولید تصویر با هوش مصنوعی که برای ایجاد تصاویر بصری بر اساس دستورهای کاربر استفاده می‌شود.
نکته: با توجه به سرعت بالای پیشرفت‌های فناورانه، برای دریافت جدیدترین و جامع‌ترین لیست از منابع آنلاین و هوش مصنوعی مرتبط با بازاریابی، لطفاً به بخش مطالب پشتیبانی آنلاین (www.routledge.com/9781032743332) مراجعه کرده یا کد QR را اسکن کنید.
شکل ۱.۱: کد QR برای دسترسی به مطالب پشتیبانی آنلاین
 


 

سوالات متداول بینش مدیریتی : هوش مصنوعی در بازاریابی: کاربردها، بینش‌ها و تحلیل‌ها

زیرا AI امکان تحلیل سریع و دقیق داده‌های کلان را فراهم می‌کند و به شرکت‌ها کمک می‌کند تجربه‌ای شخصی‌سازی‌شده‌تر به مشتریان ارائه دهند.
شخصی‌سازی محتوا، اتوماسیون کمپین‌های تبلیغاتی، تحلیل احساسات مشتریان، و بهبود تعامل در شبکه‌های اجتماعی از کاربردهای کلیدی هستند.
افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.