تاریخچه CMMI
CMMI توسط دانشگاه کارنگی ملون به عنوان بخشی از پروژه CMMI توسعه یافته است. هدف دانشگاه این بود که مدلهای بلوغ را - که توانایی سازمانها برای بهبود مستمر در یک حوزه خاص را اندازهگیری میکنند - با ادغام تعدادی از مدلها در یک چارچوب واحد، مؤثرتر و قابل استفادهتر کند.
این پروژه که حامیان اصلی آن دفتر وزیر دفاع و انجمن صنایع دفاع ملی بودند، شامل اعضای صنعت، دولت و موسسه مهندسی نرم افزار کارنگی ملون SEI بود.
در ابتدا مدل هایی برای وزارت دفاع برای ارزیابی تخصص و کیفیت پیمانکاران نرم افزار ایجاد شد. اولین نسخه CMMI در سال 2002 منتشر شد و بر اساس مدل بلوغ قابلیت CMM ساخته شد که از سال 1987 تا 1997 توسعه یافت. در سال 2002 نسخه 1.1 منتشر شد، در سال 2006 نسخه 1.2 منتشر شد و در سال 2010 نسخه 1.3 منتشر شد. منتشر شد.
نسخه 2.0 در سال 2018 با برخی تغییرات قابل توجه راه اندازی شد که این مدل را برای مشاغل در هر صنعتی در دسترس تر و موثرتر می کند.
CMMI توسط مؤسسه CMMI اداره می شود که توسط ISACA در سال 2016 خریداری شد. (امروزه فقط با نام اختصاری آن شناخته می شود، ISACA قبلاً به عنوان انجمن حسابرسی و کنترل سیستم های اطلاعاتی شناخته می شد. ISACA همچنین دارای چارچوب COBIT و انواع گواهینامه های مختلف است. )
تمرین های توصیفی با تمرکز بر بهبود
بهترین شیوه های CMMI بر آنچه باید برای بهبود عملکرد و همسوسازی عملیات با اهداف تجاری انجام شود، تمرکز دارد.
مدلهای CMMI ISACA که به گونهای طراحی شدهاند که قابل درک، قابل دسترس، انعطافپذیر و با روشهای دیگر مانند چابک باشند، به سازمانها کمک میکنند تا سطح فعلی توانایی و عملکرد خود را درک کنند و راهنمای بهینهسازی نتایج کسبوکار را ارائه دهند.
سازمان شما چقدر توانایی دارد؟
همه سازمان ها دارای قابلیت هایی متفاوتی هستند. چیزی که بسیاری از سازمانها ندارند، فرآیندی است که به وسیله آن میتوانند قابلیتهای مختلف خود را با بهترین شیوهها اندازهگیری کنند و مشخص کنند که کدام یک عملکرد بالاتری دارند.
راه حل های عملکرد CMMI
CMMI که برای مقابله با چالشهای تغییر چشمانداز کسبوکار جهانی طراحی شده است، عملکرد کسبوکار را از طریق ایجاد و محک زدن قابلیتهای کلیدی هدایت میکند.
هسته CMMI مجموعه ای اثبات شده از بهترین شیوه های جهانی است که توسط قابلیت های تجاری حیاتی سازماندهی شده است که عملکرد کسب و کار را بهبود می بخشد. این قابلیتهای حیاتی به بزرگترین چالشهای مشترک برای هر سازمانی میپردازند، از جمله:
- مهندسی و توسعه محصولات
- بهبود عملکرد
- ارائه و مدیریت خدمات
- عادت و پایداری پایدار
- مدیریت انعطاف پذیری کسب و کار
- برنامه ریزی و مدیریت کار
- انتخاب و مدیریت تامین کنندگان
- تضمین کیفیت
- مدیریت نیروی کار
- حمایت از اجرا
به طور کلی یکپارچه سازی مدل بلوغ قابلیت (CMMI) مدلی است که به سازمان ها کمک می کند:
- بهبود فرآیند را تحت تأثیر قرار دهند
- رفتارهایی را ایجاد کنند که خطرات را در توسعه خدمات، محصول و نرم افزار کاهش دهد
در حالی که CMMI در ابتدا برای نرم افزار طراحی شده بود، آخرین نسخه بسیار کمتر خاص منظوره این صنعت است.
امروزه می توانید CMMI را برای توسعه سخت افزار، نرم افزار و خدمات در تمامی صنایع اعمال کنید. این مدل سازمان ها را قادر می سازد تا قابلیت ها را اندازه گیری، ایجاد و بهبود بخشند – برای بهبود عملکرد کلی.
اهداف CMMI
هدف اصلی CMMI ایجاد "محیط های قابل اعتمادی است که در آن محصولات، خدمات و بخش ها فعال، کارآمد و سازنده باشند."
به طور خاص، اهداف CMMI برای کسبوکارها شامل این است که سازمان شما را قادر میسازد تا:
- تولید خدمات یا محصولات با کیفیت
- بهبود رضایت مشتری
- افزایش ارزش برای سهامداران
- دستیابی به شناخت گسترده در صنعت برای برتری
- افزایش سهم بازار
درک نحوه اعمال CMMI توسط مشاغل
هدف اعلام شده موسسه CMMI این است که سازمانها را قادر میسازد تا عملکرد را در طیف گستردهای از قابلیتهای حیاتی کسبوکار، از جمله توسعه محصول، تعالی خدمات، مدیریت نیروی کار، مدیریت دادهها، مدیریت تامینکنندگان و امنیت سایبری، ارتقا دهند و محک بزنند.
سازمانهایی که میخواهند بهتر درک کنند که چگونه شیوههایشان با بهترین شیوههای CMMI مقایسه میشود و میخواهند شیوههای CMMI را پیادهسازی کنند، اغلب با یک ارزیابی شروع میکنند.
به طور کلی، یک کسب و کار به یک یا چند دلیل تصمیم می گیرد که ارزیابی شود، از جمله:
- ارزیابی نحوه مقایسه فرآیندهای سازمان با بهترین شیوه های CMMI و تعیین زمینه های بهبود
- اشتراک اطلاعاتی درباره نحوه مقایسه سازمان با بهترین شیوه های CMMI با مشتریان یا تامین کنندگان
- پیروی از شرایط قراردادی مشتریان
سطوح بلوغ CMMI
- هنگامی که ارزیابی کلاس A انجام می شود، به سازمان رتبه بندی سطح بلوغ یا رتبه سطح توانایی اعطا می شود.
- رتبه بندی سطح بلوغ از 1 تا 5 متغیر است که سطح 5 بالاترین سطح و هدفی است که سازمان ها برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
- پنج سطح بلوغ CMMI عبارتند از:
- اولیه. فرآیندها غیرقابل پیش بینی، ضعیف کنترل شده و واکنش پذیر دیده می شوند. کسب و کارها در این مرحله محیطی غیرقابل پیش بینی دارند که منجر به افزایش ریسک و ناکارآمدی می شود.
- اداره شده فرآیندها توسط پروژه ها مشخص می شوند و اغلب واکنشی هستند.
- تعریف شده فرآیندها به خوبی مشخص شده و به خوبی درک می شوند. سازمان بیشتر فعال است تا واکنشی، و استانداردهایی در سطح سازمان وجود دارد که راهنمایی می کند.
- مدیریت کمی فرآیندها اندازه گیری و کنترل می شوند. سازمان از داده های کمی برای اجرای فرآیندهای قابل پیش بینی که اهداف سازمانی را برآورده می کند استفاده می کند.
- بهینه سازی. فرآیندها پایدار و انعطاف پذیر هستند. تمرکز سازمانی بر بهبود مستمر و پاسخگویی به تغییرات است.
شایان ذکر است که در حالی که هدف سازمان ها رسیدن به سطح 5 است، این مدل همچنان برای سازمان هایی که به این سطح بلوغ دست یافته اند قابل اجرا و سودمند است.
سازمان ها در این سطح در درجه اول بر تعمیر و نگهداری و بهبود تمرکز دارند و همچنین انعطاف پذیری برای تمرکز بر نوآوری و پاسخ به تغییرات صنعت را دارند.