مدیریت سبز

   اگر مقدار منابع كره زمین نامحدود بود و اگر جایگزین كردن این منابع هزینهاي نداشت، مشکلي وجود نداشت. در این وضعیت همه افراد ميتوانستند هر چه را ميخواهند، بدون در نظر گرفتن خواستهها و نیازهاي یکدیگر و نسلهاي بعدي، به دست آورند و انتخاب كردن ضرورتي نداشت. مسائل اقتصادي مستقیم یا غیرمستقیم به دلیل كمیاب بودن منابع و نامحدود بودن خواستهها و نیازهاي انسان به وجود ميآیند. بنابراین، مسئله اساسي در هر نظام اقتصادي، كمیابي منابع است. هنگامي كه ميپذیریم منابع از لحاظ كمیت مطلق، و یا از لحاظ هزینههاي استخراج یا استفاده از این منابع، محدود هستند، انتخاب تبدیل به یك ضرورت ميشود.

مدیریت سبز

پیام یا خواسته های خود را در این قسمت بنویسید. اگر  دقیقا نمی دانید که چه چیزی می خواهید و نیاز به مشاوره دارید، کارشناسان ما با شما تماس خواهند گرفت.

مقدمه: 

اگر مقدار منابع كره زمین نامحدود بود و اگر جایگزین كردن این منابع هزینهاي نداشت، مشکلي وجود نداشت. در این وضعیت همه افراد ميتوانستند هر چه را ميخواهند، بدون در نظر گرفتن خواستهها و نیازهاي یکدیگر و نسلهاي بعدي، به دست آورند و انتخاب كردن ضرورتي نداشت. مسائل اقتصادي مستقیم یا غیرمستقیم به دلیل كمیاب بودن منابع و نامحدود بودن خواستهها و نیازهاي انسان به وجود ميآیند. بنابراین، مسئله اساسي در هر نظام اقتصادي، كمیابي منابع است. هنگامي كه ميپذیریم منابع از لحاظ كمیت مطلق، و یا از لحاظ هزینه هاي استخراج یا استفاده از این منابع، محدود هستند، انتخاب تبدیل به یك ضرورت ميشود.

محیط كرة زمین از دیدگاه برخي برخي از دانشمندان یك منبع كمیاب محسوب مي شود. در صورت تجاوز از حد ظرفیت جذب و تعدیل آلایندههاي گازي حاصل از احتراق سوختهاي فسیلي، ممکن است دماي سطح كرة استفاده از محیط  ”بهاي“ زمین افزایش یابد كه این امر اثرات زیانبخشي بر رفاه انسان بر جا ميگذارد. در نتیجه كره زمین به عنوان یك چاه دفع مواد زائد با افزایش مکرر و روزافزون تقاضا در طول زمان به طور چشمگیري افزایش ميیابد. آثار زیست محیطي مصرف منابع محیطي بویژه انرژي نه تنها به یك منطقه خاص محدود نمي شود بلکه در بسیاري از موارد به صورت مشکلي فرامرزي و جهاني پدیدار مي گردد .تشدید تراكم گازهاي گلخانه اي، گرمایش زمین، و تخریب لایه ازن، بارش بارانهاي اسیدي، آلودگي اقیانوسها، تغییرات اقلیمي، ازبین رفتن گونه هاي گیاهي و جانوري، بیابان زائي و تخریب جنگلها و همچنین به مخاطره انداختن سلامت و بهداشت جامعه از آن مي باشند.  

کلیات محیط زیست و توسعه پایدار:

محیط زیست: تمام عرصه پیرامون حیات، شامل زمین، هوا و آب كه افراد انساني، گیاهان و جانوران در آن زندگي ميكنند به محیط زیست مشهور است. محیط زیست جمع تمام شرایط و آثاري است كه زندگي و رشد موجودات زنده را كنوانسیون مسئولیت مدني خسارات ناشي از ، تحت تأثیر قرار ميدهد. در یك تعریفي جامع از محیط زیست)چنین ميگوید :محیط زیست شامل منابع طبیعي اعم از 9113  ژوئن 29 اعمال خطرناک در محیط زیست  صنعتي،، تجدیدپذیر و غیرقابل تجدید، كلیه موجودات زنده، محیط مصنوعي دست ساخته بشر (مناطق مسکوني راهها و غیره )و مناظز و چشم اندازها ميباشد. 

انواع محیط زیست: 

به طور كلي محیط زیست را به سه نوع تقسیم ميكنند:
 محیط طبیعی: محیط طبیعي به آن قسمت از محیط زیست اطلاق ميشود كه دربرگیرنده بخشي از فضاي سطح كره زمین است و به دست انسان ساخته نشده .مانند كوهها، دشتها، جنگلها، حیات وحش، دریاها و غیره ... 

محیط مصنوعی یا انسان ساخت:

محیط زیست مصنوعي به محیطي گفته ميشود كه توسط انسان ساخته شده است و به عقیده پارهاي از متخصصان، محیط زیست مصنوعي، محیط زائیده تفکر و محیط فرهنگ ساخت، است، بنابراین شهرها با تمام اجزاء آن، محیط زیست مصنوعي را تشکیل ميدهند، خانهها، مدرسهها، كارخانهها، فرودگاهها، راهها و غیره، اجزاي این بعد از محیط زیست محسوب ميشوند.

محیط اجتماعی:

مقصود از محیط اجتماعي جامعهاي است كه بشر در آن زندگي ميكند، این قسمت از محیط زیست از انسانهایي كه در كنار و اطراف ما وجود دارند و با ما سروكار دارند و با آنها روابط متقابل داریم تشکیل ميشود، این محیط اجتماعي از خانواده آغاز ميشود و همسایگان، همکاران، رهگذران، فروشندگان و مانند آنها را در جامعه شهري و روستایي در بر ميگیرد و گستره آن تا ملت و دولت ادامه ميیابد (محیط زیست وتاریخچه رابطه آن با انسان)


نقش رویکرد سیستمی در موضوعات محیط زیست:

سیستم مجموعهاي از عناصر است كه در كنار همدیگر یك كلیتي را تشکیل میدهد و چون محیط زیست هم از عناصري شامل آب، هوا، خاک و تنوع زیستي تشکیل شده است،رویکرد و یا تفکر سیستمي مي تواند در حل مشکلات و معضلات زیست محیطي اثربخش باشد. رویکرد سیستمي بر دیدگاه كلي نگر معتقد است. از نظر این رویکرد براي تجزیه و تحلیل یك مسئله نباید به صورت جداگانه به جزئیات و اجزا پرداخت و بیشتر به تعامل اجزا با بقیه سیستم تاكید ميكند. در این تفکر به جاي بررسي جزء جزء یك مسئله تعداد تعاملات بیشتري را مورد تحلیل قرار ميدهد. رویکرد سیستمي نتیجهاي متفاوت از رویکردهاي جزئينگر دارد مخصوصا وقتي كه موضوع مورد بررسي از نظر فرآیند بسیار پیچیده باشند و موردهاي خارجي و داخلي زیادي برآنها تاثیر بگذارند و همبستگي در آن مورد توجه باشد. با این باور كه اجزاي سیستم با هم تعامل دارند و روي یکدیگر تاثیر ميگذارند تجزیه و تحلیلشان را به طور كلي معتبر ميدانند. ویژگيهاي تفکر سیستمي باعث شده است تا دشوارترین نوع از مسائل به روشي اثربخشتر حل شوند. تفکر سیستمي به تحلیل مسائلي كه موضوعات پیچیدهاي دارند، مسائلي كه به شدت به گذشته و عوامل متعددي وابسته هستند و مسائلي كه ریشه در هماهنگيهاي نامؤثر عناصر درگیر دارند، ميپردازد. اكثر مسائل و چالشهاي روز حوزه محیط زیست كه با پیچیدگیهاي خاصي مواجه شده و بحران هاي متعددي را در پي داشته است با استفاده از رویکرد سیستمي و شناخت درست عناصر محیطي و ارتباط آن با عوامل انساني مي تواند تاثیر به سزایي در حل مشکلات داشته باشد. در بحث مدیریت سبز نیز سعي شده است با تحلیل سیستمي و به اصطلاح تفکر سیستمي منابع پایه محیط زیست كه عناصر اصلي محیط زیست هستند از یك سو و نقش فعالیتهاي متعدد انساني از سوي دیگر و ارتباط این عوامل و عناصر با یکدیگر مورد بررسي قرار گیرد. 

اکوسیستم: 

وقتي پاي موجود زنده به هر سیستمي وارد مي شود بحث اكوسیستم پیش مي آید. اگر چه هر موجود زنده به تنهایي یك سیستم یا مجموعه منظمي از عناصر تشکیل دهنده خاص خود است و در عین حال ممکن است از سیستمهاي كوچکتر تشکیل یابد ولیکن وقتي موجودات زنده اجتماع و تشکل ميیابند، روابط نظاممندي بین آنها پدیدار ميشود و در نهایت وقتي همه موجودات زنده در یك محیط قرار ميگیرند، یك سیستم بزرگتر را  " "اكوسیستم ، تشکیل ميدهند كه به دلیل وجود روابط قانونمند و هدفدار بین محیط و جانداران در این مجموعه نامیده ميشود. استقرار پایدار هر اكوسیستم منحصرا به مشاركت همه اجزاي اصلي در ساختمان آن بستگي دارد. بدیهي است اگر مثلا عوامل غیر زنده لازم وجود نداشته باشد، پایداري اكوسیستم هم ، غیر ممکن خواهد بود.

اکوسیستم
نمونه ای از اکوسیستم

به طور كلي هر اكوسیستمي از اجزاي زیر تشکیل یافته است: 

  • مجموعه عوامل غیر زنده شامل : انرژي، عوامل فیزیکي، مواد شیمیایي 
  • مجموعه عوامل زنده شامل: تولید كنندگان(گیاهان)، مصرف كنندگان(حیوانات) و تجزیه كنندگان (میکرو ارگانیسم ها)

اکوسیستم انسان و محیط:

انسان بعنوان اشرف مخلوقات و دارا بودن قوه تفکر نقش موثري بر عوامل محیطي داشته و در صورت استفاده نامعقول از منابع محیطي باعث چپاول منابع محیطي با استفاده از ابزار توسعه و بهرهكشي از منابع به نفع خود ميگردد. به عبارتي هر اكوسیستمي داراي ساختار است و این ساختار بر اساس فرآیند و توسعه به عملکرد منجر ميشود. بدیهي است كمیت و كیفیت ساختار اكوسیستم با توجه به نوع فرآیند و یا توسعه (بهره برداري، بهره وري و بهرهكشي) منجر به نوع عملکردي اعم از طبیعي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سیاسي و یا غیره مي شود. كه  در قالب اکوسیستم انسان و محیط زیست می توان مورد بررسی قرار داد.( شکل2)
 

اکوسیستم انسان و محیط
اکوسیستم انسان و محیط و روابط متقابل

مدیریت محیط زیست:

واژه "مدیریت" عبارت از فرایند بکارگیري اثربخش و كارآمد منابع مادي و انساني در برنامهریزي، ساماندهي، تامین منابع و امکانات، هدایت و كنترل است كه براي دستیابي به اهداف و در محدوده سازمان صورت ميگیرد.  ، مدیریت محیط زیست نیز به مجموعهاي از مدیریت فعالیتهاي مختلفي شامل، برنامه ریزي محیط زیست حفاظت از منابع محیط زیست، ارزیابي وضعیت محیط زیست، قانونگذاري و اداره محیط زیست ميباشد، اطلاق ميگردد. تاكید چنین مدیریتي بیشتر بر اجرا، پایش، بازرسي، ممیزي، یافتن واقعیت ها و متمایز ساختن آن از فرضیه هاست.

اهداف مدیریت محیط زیست:

مدیریت محیط زیست داراي اهداف اساسي به شرح ذیل است:   

  • جلوگیري از ایجاد و حل مشکلات زیست محیطي 
  • برقراري حد و حدودها و حد مجازها
  • ایجاد و حمایت از موسساتي كه بطور موثر از تحقیقات زیست محیطي، پایش و مدیریت زیست محیطي حمایت مي نمایند  
  • شناسایي تهدیدها و فرصت ها 
  • پایدار نمودن و در صورت امکان توسعه منابع موجود 
  • بهبود كیفیت زندگي
  • شناسایي فناوري هاي سازگار با محیط زیست

مدیریت استراتژیک و ضرورت حفظ محیط زیست:

مدیریت استراتژیك یکي از شاخه هاي علمي مهم در بخش برنامه ریزي و مدیریت توسعه است كه در جهت حفظ و بقاي فعالیت هاي توسعه اي بویژه تداوم بنگاههاي اقتصادي كشور فعالیت مينماید. این علم با رویکرد تحلیلي و آسیب شناسي موضوعات مختلف از جمله فرآیند توسعه یك فعالیت را از منظر تداوم و پایداري با بررسي وضعیت موجود و تعیین مسیر آینده به لحاظ راهبردي با شناخت نقاط ضعف و قوت و هچنین شناخت فرصت ها و تهدیدهاي موجود در یك سیستم را مورد كاوش و بررسي قرار مي دهد. نظر به اینکه تمامي فعالیت هاي توسعه اي بر روي بستري بنام محیط طبیعي یا محیط زیست شکل مي گیرد، از این بعد حفظ این بستر براي تداوم و بقاي فعالیت ها از نگاه استراتژیست ها اهمیت دارد. مطالعات نشان مي دهد كه علت اصلي سقوط تمدن هاي اولیه از جمله سومر و مایا بعلت نوع فعالیت كشاورزي آنها بود كه از نظر زیست محیطي ناپایدار بوده است . بطوریکه  نقص نظام آبیاري موجب افزایش غلظت نمك خاک و فرسایش  خاک و نهایتا منجر به تهدید غذایي و سقوط تمدن گردیده است. به عبارتي در تمدنهاي اولیه شاخص هاي اصلي سقوط آنها عوامل زیست محیطي بودهاند نه اقتصادي، چنانکه ابتدا درخت ناپدید شد، بعد فرسایش خاک و بعد فروپاشي تمدن صورت گرفت. از نگاه استراتژیست ها اگر یك سازماني محیط طبیعي را حفظ كند چیزي بیش از داشتن یك روابط عمومي خوب است. زماني سازمان خوب اداره مي شود كه مساله محیط زیست را رعایت نماید. مدیران استراتژیك كه در جهت پایداري، حفظ و موفقیت بنگاههاي اقتصادي تلاش مي كنند تاكید دارند كه سازمان ها از نظر حفظ محیط زیست باید ابتکار عمل ، خلاقیت و نوآوري به خرج دهند، چرا كه امروزه فعالیتهاي زیست محیطي یك  میزان سود را در چارچوب حفظ محیط ،شركت یا سازمان ویترین آن محسوب مي شود و سازمانهاي موفق زیست مورد ارزیابي قرار مي دهند. به عقیده استراتژیست ها در زمان كنوني شاید هیچ عامل مهمي نتواند بیش از سوء استفاده مستمر از محیط طبیعي و نابود كردن آن،جامعه و بنگاههاي اقتصادي را دستخوش تهدید قرار دهد. مارک استاریك از دانشگاه جورج واشنگتن مي گوید:  "مساله اصلی استراتژیک این است که مانع از نابودی ها وتخریب محیط زیست در سراسر جهان شویم... همه سازمان ها و مدیران باید این موضوع را به عنوان یک مساله جدی مورد توجه قرار دهند."

محیط زیست گرایی و توسعه پایدار:

مفهوم توسعه پایدار:

توسعه پایدار عبارت است از توسعه اي كه نیازهاي نسل كنوني جهان را تامین كند،بدون اینکه توانایي نسل هاي آتي را در برآوردن نیازهاي خود به مخاطره افکند.توسعه پایدار داراي سه بعد اصلي رشد اقتصادي، عدالت اجتماعي و حفاظت محیط زیست مي باشد كه توجه به آنها سبب دستیابي به رشد اقتصادي (اقتصاد سبز )و همراه با پایداری و حفظ محیط زیست و عدالت اجتماعی می گردد.
 

ارکان اساسی توسعه پایدار
ارکان اساسی توسعه پایدار

مفهوم اقتصاد سبز:

اقتصاد سبز اقتصادي است كه در آن رشد درآمد و اشتغال از طریق سرمایه گذاري هاي عمومي و خصوصي براي كاهش انتشار كربن و آلودگي ، افزایش و بهبود كارایي انرژي و منابع و پیشگیري از اتلاف تنوع زیستي و خدمات اكوسیستمي حاصل شود.
 

مفهوم اقتصاد سبز
مفهوم اقتصاد سبز

اهداف و دستاوردهای مطالعات مدیریت سبز:

همانگونه که ذکر شد، مطالعات مدیریت سبز، باید به یک فرایند نظام¬مند، اصولی، سیستماتیک و یک¬پارچه منتهی ¬شود که موجب بهینه¬گرایی مصارف آب و انرژی و اصول اولیه حفظ و ارتقاء محیط زیست خواهد بود. در همین راستا، موارد ذیل مورد انتظار است:

  • صرفه جویی در اعتبارات هزینه ای و سرمایه ای 
  • اعمال سیاست های مصرف بهینه منابع
  • حفاظت از منابع پایه و محیط زیست
  • اصلاح و بهبود فرایندها و ساختارها برای حفاظت محیط زیست  
  • استقرار نظام مدیریت و بهره وری سبز 
  • اصلاح الگوی فرهنگ مصرف با فرهنگ سازی پایدار و اشاعه فرهنگ بهینه مصرف  
  • اصلاح الگوی مصرف انرژی در ساختمان از طریق نظارت صحیح بر طراحی، ساخت و مهندسی ساختمان 
  • ارتقاء بهره¬وری و استفاده بهتر از امکانات موجود
  • رعایت الگوی مصرف و بهینه سازی مصرف منابع و ملزومات همانند سوخت، آب، برق، انرژی، کاغذ، مواد اولیه و تجهیزات 
  • آموزش با فرهنگ سازی و جلب مشارکت عمومی
  • افزایش منابع درآمدی دولت و شرکتهای دولتی وغیردولتی

شاخص های مدیریت سبز ایران:

شاخص های مدیریت سبز شاخص های ششگانه مطابق ماده 2 آیین نامه اجرایی مدیریت سبز بوده و شامل موارد ذیل می باشد:

  1. مدیریت انرژی
  2. مدیریت مصرف آب
  3. مدیریت پسماند
  4. حمل و نقل و خودرو
  5. ساختمان و تجهیزات
  6. آموزش و فرهنگی سازی

مراحل پیاده سازی نظام مدیریت سبز:

پس از آموزش عمومی و بازدیدهای میدانی عمل آمده ، به تناسب وضعیت ساختمان چک لیست اختصاصی هر یک از آن ها تهیه و وضعیت موجود ساختمان های اداری بر اساس میزان مصرف انرژی، میزان و نوع پسماند تولیدی و روش مدیریت پسماند، همچنین میزان آب مصرفی تهیه شده و وضعیت ساختمان ها بر اساس شاخص های فوق سنجیده می شود. سپس گزارش لازم تهیه شده و برنامه و راهکارهای مدیریتی بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی هر کدام از شاخص ها تدوین و ارائه می گردد. در نهایت بر اساس نقاط قوت و ضعف شناسایی شده، اولویت بندی و برنامه های اجرایی تدوین و اجرا خواهند شد. نظارت و پایش محیط زیستی در تمام مراحل استقرار نظام مدیریت سبز وجود خواهد داشت. بطور خلاصه، مراحل هشتگانه پیاده سازی نظام مدیریت سبز، عبارتند از:
مرحله اول: برگزاری دوره آموزش عمومی مدیریت سبز 
این دوره معمولا در قالب 2 کارگاه 4 ساعته با هدف ارتقاء دانش و فرهنگ زیست محیطی کلیه کارکنان شاغل در دستگاه اجرایی اعم از مدیران، معاونین، کارشناسان، کارکنان اداری و پرسنل خدماتی اجرا می شود. برای محتوا و سرفصل های دوره آموزشی عمومی مدیریت سبز می تواند به شرح ذیل باشد:

  • محیط زیست و اهمیت آن
  • وضعیت محیط زیست ایران و جهان
  • توسعه پایدار و مدیریت سبز
  • تجارب جهانی و داخلی مدیریت سبز
  • قوانین و مقررات ملی مدیریت سیز
  • آموزش دستورالعمل ها، استانداردها و ضوابط مرتبط با آیین¬نامه مدیریت سبز
  • معرفی شاخص های مدیریت سبز
  • تشریح ساختار و فرایند اجرای مدیریت سبز
  • تشریح فرایند ممیزی مدیریت سبز در دستگاه های اجرایی

مرحله دوم: ایجاد ساختار مدیریت سبز
ساختار مدیریت سبز به صورت سلسله مراتبی از بالاترین مقام دستگاه اجرایی شروع و به پایین-ترین رده شغلی ختم می شود. ایجاد ساختار مدیریت سبز شامل شش ساختار به شرح ذیل می-باشد.
 

ایجاد ساختار نظام مدیریت سبز در دستگاه اجرایی
نمایش شماتیک روابط حاکم بر اجزاء ساختار مدیریت سبز

مرحله سوم: انجام خود ممیزی
اولین اقدام کارگروه مدیریت سبز و کارگروه های تخصصی، شناسایی وضع موجود و خود ممیزی بر اساس شاخص های مدیریت سبز است. از این طریق می توان عملکرد دستگاه را در اجرای برنامه مدیریت سبز بصورت دوره¬ای مقایسه کرده و نحوه پیشرفت اقدامات و همچنین کسب امتیاز لازم را رصد نمود.

مرحله چهارم: تحلیل نتایج خودممیزی
نتیجه بررسی وضع موجود و خودممیزی توسط مشاور بررسی و مورد تحلیل قرار گرفته و لازم است نقاط قوت و ضعف آن با همفکری کارگروه مدیریت سبز شناسایی شوند.
مرحله پنجم: شناسایی فرصت¬های بهبود
پس از شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت¬های بهبود فرایند با توجه به شرایط سازمانی از نظر اجرا (منابع مالی و نیروی انسانی)، در دستور کار کارگروه های تخصصی مدیریت سبز قرار می¬گیرد. حمایت مالی و حضور نماینده مالی در این کارگروه ها، از شروط موفقیت است.

مرحله ششم: اولویت بندی و تعیین پروژه های اجرایی
این بخش، مهم ترین بخش اجرایی نظام مدیریت سبز است. کارگروه¬های تخصصی بعد از تدوین اولویت بندی پروژه ها (به تفکیک برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت)، باید برای اجرا آن را به تصویب کارگروه مدیریت سبز برسانند تا در صورت تصویب و ابلاغ، تامین اعتبار شده و به مرحله اجرا درآید.

مرحله هفتم: اجرا و کنترل
پروژه های تعیین شده پس از تائید کارگروه مدیریت سبز و ابلاغ توسط مقام ذی صلاح، در دستگاه اجرایی باید متناسب با برنامه زمانی تعیین شده و توسط افراد یا شرکت های صاحب صلاحیت به مرحله اجرا درآید. نظارت با اجرا، تائید پروژه یا حتی توقف و بازنگری در پروژه بر عهده کارگروه مدیریت سبز است.

مرحله هشتم: نظارت و پایش
مراحل اجرای برنامه باید توسط کارگروه مدیریت سبز با همکاری کارگروه تخصصی مرتبط با پروژه پایش شود.
 

سوالات متداول مدیریت سبز

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.